چت‌های عاشقانه سیما و عبدالرضا – موهام خیسسسسسسه

الان چی پوشیدی. چیکار می کنی؟

یه بلوز سفید آستین کوتاه یقه باز. با یه دامن معمولی. یه چیزی می خوندم توی وب. تو چی؟

بلوز شلوار. یه نوع گرمکن. زیپ های بلوزم تا زیر چونه ام بالاکشیدم. لم دادم به مبل

چرا مگه سرده اتاقت

نه تازه از حمام اومدم بیرون. بعد حمام حوصله سرما رو ندارم.

حتما زیاد می مونی توی حموم. آدم زیاد توی حموم باشه بدنش یعنی بخاری بدنش قاطی می کنه

ممکنه. ولی من کلا سرمائیم. کوتاه هم که بمونم بازم احساس نموری و سردی میره زیر پوستم. اگه تو اینجا بودی حتما گرم می شدم

شیطون

نه باور کن. می نشستم موهامو سشوار می کردی

دیگه چی 🙂 … راستش بدم نمیومد. یکی از خیالاتم اینه که با مردی که دوستش دارم با هم حموم کنیم. با هم بیائیم بیرون. موهای همدیگه رو خشک کنیم  

نههههههه. مخم سوت کشید!

حالا بالاخره می خوایی موهاتو خشک کنم؟

نه می خوام پیشم باشی بغلم کنی. یه دو تا چایی داغ آماده بیارم. روی مبل بشینیم. کنار هم. نزدیک هم

یه موسیقی آروم پخش بشه

دستاتو ببری توی موهام

اِ موهات که خیسه؟ پس بگو چرا سردته. من گاهی میشه چند دقیقه با حوله گاهی با دو تا حوله می افتم به جون موهای خیس. از سشوار بدم میاد. موهامو وز می کنه. آونقدر حوله می چرخونم تو موهام تا تقریبا خشک بشن… موهاتو دوست دارم نوازش کنم ولی بیشتر دلم می خواد دستم رو بکشم روی موهای سینه ات. تا حالا این کارو نکردم.

اصلا؟ واقعا. یعنی تا حالا…

می بینی! نمیشه با شما مردا حرف زد. اصلا توی لحظه نیستین. هیچی نشده خروس شدی. من برم.

سیما… نه نرو لطفا. منظوری نداشتم. دست خودم نبود. اومد به ذهنم دیگه… سیما؟ رفتی؟ موهام خیسسسسسسسسسه 🙁

 

ادامه دارد

قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم

 

image source

Newscult

More from ماهان طباطبایی
رئیس پلیسی که داستان پلیسی می‌نویسد
من از نه سالگی شعر می‌نوشتم و می ‌خواستم که نویسنده شوم....
Read More