اونی که خیلی می‌خوایی رو، همیشه می‌پرونی

از اول نخ داد. همیشه نخ می داد. دیدم اگه چیزی نگم، اگه یخ رو نشکونم ضایع است. فکر میکنه چیزیم هست! نکنه رکسانا فکر کنه متاهلم؟

توی آسانسور اداره، اول صبح، وقتی همه توی طبقه های دیگه پیاده شدند وقتی من مونده بودم و رکسانا تو طبقه ۱۶… بگم. نگم. آبروم رو نبره؟ خیط نشم؟

یهو صدای خودم رو همراه با زنگ باز شدن در آسانسور شنیدم که گفتم « فینال انگلیس و ایتالیا رو دیدی»

داشتم فکر می کردم عجب سوال بیخودی کردم که برگشت گفت « فوتبال از نیمه نهایی به بعد نگاه کردن نداره. حال گیریه چون خبری از فوتبال نیست. فقط کلک و ادا و فول و وقت کشی. فوتبال قشنگی از توش در نمیاد»

تمام اون روز اون سایه های قشنگی که پشت چشماش می کشید به یادم می اومد و حالت چتری موهاش.

راحتی و سادگی اش برام غیرمنتظره بود بخصوص که فکر کردم از اون تیپ های طاقچه بالا است. خوش لباسها و شیک پوشهایی که خوشگل هم هستند معمولا سخت راه میدن.

رکسانا البته از اول نخ داد. شاید چون دختر راحتیه من حدس بیخودی زدم. حالا کی به کیه؟ هر چی هست تازه فهمیدم ادا نداره. فوتبال هم دوست داره. فوتبال رو می فهمه.

بارها شده خیالات وَرَم داشته. زنها نشونه هایی که میفرستن. نخ هایی که میدن گاهی گره داره. خوشتیپ دست بردار. آقا خسرو چه خبره؟چیزی نشده. به یه سوالت که براش جالب بود جواب داد. همین.

این دفعه چی بگم؟ چی بگم در نره. چی بگم ضایع نباشه. دوباره از فوتبال حرف بزنم؟ نه… خسروخان می تونی از این بهتر باشی.ِ

این رو می دونم که سریع هیجانزده میشم. سریع می خوام جوابم رو بگیرم. سریع بفهمم خوشش میاد ازم. برا یه مرد هیچی غرورانگیزتر از این نیست که یه همچه دختری بخوادش.

اگه اصلا نشه چی؟ ای وای باز داری قاط میزنی. آروم باش. خبری نیست. از الان فکر کن نشد… نشد دیگه.

صبر کن. صبور باش. مرور کن دفعاتی که به دست شون آوردی. به یاد بیار دفعاتی که از دستت لیز خوردند و برا همیشه رفتند.

یه چیزی هم هست که دو سه ساله کشف کردی. اونی که باید دقت کنی که حتما توجه اش رو جلب کنی، اونی که حدس میزنی خودشه همون که خیلی می خوایی رو، همیشه می پرونی.

دلیلش رو هم عملا میدونی. زیاد که نشون بدی یکی رو می خوایی تعبیر ناجور می کنه. با رکسانا این کار رو نکن. قول بده. قول قول قول.

بخش اول  
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم



More from محمود الوند
امشب مهمان من است
۹:۲۰ صبح هول و ولای مهمانی از نیم ساعت پیش بیدارم کرد....
Read More