حدود ۵۰ سال پیش یک شیمیدان انگلیسی به نام James Lovelock نظریه «زمین یک موجود زنده » را مطرح کرد. او معتقد بود که همه موجودات زنده سیاره ما، با هم به زمین جان می بخشند.
نظریه Gaia hypothesis در شروع در بین زیست شناسان طرفدار نداشت و حتی مورد تمسخر نیز قرار گرفت. این ایده که همه ما انسانها و سایر حیوانات و گیاهان، بخش هایی از یک موجود زنده بزرگتر به نام زمین هستیم بعدها قابل پذیرش شد چون مثلاً این روزها می دانیم که خود ما انسانها نیز به مقدار مولکول های سازنده بدن مان، از باکتری هایی برخورداریم که درون بدن ما زندگی می کنند.
زیست شناس و ستاره شناس دانشگاه روچستر Adam Frank می گوید بدون شک باید نظریه Gaia hypothesis را جدی بگیریم. در همین زمینه زیست شناس معروف دیگر David Grinspoon اذعان داشت که: « حیات بر روی زمین اتفاق نیفتاده است. زمین خود حیات است»
از دید بیولوژیست مشهور دکتر Margulis « قدمت حیات بر روی سطح زمین به ۳ هزار میلیون سال می رسد. این سیاره زنده ما است که دم و بازدم هایش، به ساخته شدن آب و اکسیژن و گیاهان منجر می شود.
زمین بخش زیادی از شرایط یک موجود زنده را در خود دارد. ۱- زمین مجموعه به هم پیوسته از تلاش مشترک موجودات مختلف برای بقای مشترک است. ۲- زمین می لرزد، عرق می کند، سرد و گرم می شود و دم و بازدم دارد.۳- قدرت پس انداز انرژی و فعل و انفعالات شیمیایی دارد. ۴- در یک چرخش مداوم، بخشی از اجزایش مدام می میرد و بازسازی می شود.
از دید این نظریه، انسانها مغز و شعور این موجود زنده بزرگ هستند. ما در این تعریف، فراورده و همراه مهمی برای زمین هستیم و به خاطر موقعیت مان، بیش از هر موجود زنده دیگر، قدرت تاثیرگذاری و دستکاری داریم.
ما در ضمن آنقدر وابسته به زمین هستیم که تب و لرزهایش و سرفه کردن هایش و خفگی ناشی از افزایش دود در هوایش به طور آشکار دارد تب و سرفه و مسمومیت را به بدن ما نیز وارد می کند.
ریشه های این اندیشه که زمین یک شخصیت مستقل و زنده است برمی گردد به دوران یونان باستان و خدایان اساطیری آن و نقشی که « گیا» به عنوان خدای مادر زمین برای خود قائل بود.
سال ۲۰۰۶ مصادف بود با چهارمین کنفرانس سراسری طرفداران فرضیه علمی «زمین به عنوان موجود زنده» که در آن جمعیت بزرگتری از زیست شناسان، میکروب شناسان و متخصصین زمین شناس، سعی کردند این فرضیه را به سطح یک تئوری علمی ارتقا دهند.
این روزها رابطه شدیداً به هم پیوسته بین گرم شدن زمین و آلودگی محیط زیست و تاثیرش بر وضعیت سلامت زندگی بشر و سایر موجودات باعث شده است که بیش از همیشه این نظریه مورد توجه و بررسی دانشمندان قرار بگیرد.
تاثیرات ناگوار انسان بر سیاره ما به حدی است که حتی مطرح می شود اگر زمین یک موجود زنده است انسان شاید دارد نقش یک سلول سرطانی را ایفا می کند.
اما بدبینی و نفی تلاش هایی مثبت برای کنترل ضرر به زمین که این روزها در حال به وقوع پیوستن است، درست نیست. اکثریت بشر خطر را دریافته است ولی متاسفانه هنوز سیستم اقتصادی متکی بر مصرف و بازار، مشغول مقاومت و انکار وضعیت خطرناک موجود زنده ای به نام زمین است.
ترجمه بخشی از مقاله نیویورک تایمز