مشغول تماشای یک فیلم «وسترن» هستید.هفت تیرکِش معروف، ژولیده و خسته وارد شهری میشود که تازه تأسیس شده است. او میخواهد با کلانتر و مردم شهر دربارهی راههای دفاع از ایستگاه قطار صحبت کند. بانکدار، سلمانی و حتی کشیش نیز دور همان میزِ کنار پیشخوان نشستهاند. به نظر میآید یک شخصیت همیشگی فیلمهای وسترن را از قلم انداختهایم: صاحب میکده، خانم میانسال با آرایش غلیظ و لباس زنانه رنگارنگ که سینههای برجستهاش را به رخ همه میکشاند …
به گفتهی مورخ آمریکایی « تئودوس راسل»خانمهایی که در میکدهها (که ترکیبی است از مسافرخانه، رستوران و روسپیخانه) کار میکردند، آزادترین، باسوادترین و ثروتمندترین زنان آمریکای قرن نوزدهم میلادی را تشکیل میدادند.
«تئودوس راسل» که مدتی پیش بهخاطر مباحث و دیدگاههای غیر متعارف ولی تاریخیاش، از درس دادن در دانشگاه شیکاگو محروم شده است، با چاپ کتابش «تاریخچه خلافکارانِ آمریکا»، توسط بزرگترین مورخین معاصر امریکا مورد تمجید و تشویق قرار گرفته است.
از دید « تئودوس راسل»، در کنار سیاستمداران بزرگ قرن ۱۹ امریکا «توماس جفرسون» و «رودلف والدو امرسون» و ادیبان بزرگی چون «والت ویتمن»، «امیلی دیکنسون» و «ادگار آلن پو»، مجموعهی بزرگی از خلافکاران گستاخ و ماجراجو نیز در برپایی سنگ بنای مهمترین دستاوردهای آمریکا نقش داشتهاند. از دید او قماربازها، گانگسترها، مشروبفروشها و از همه مهمتر زنان روسپی پایهگذاران تحققِ خواستهای اجتماعی در آمریکای اولیه بودهاند.
مهمترین ادعای کتاب تاریخی آقای «تئودوس راسل» را میتوان به این شکل بیان کرد: زنان روسپی امریکایی در قرن نوزدهم، ضمن استفاده از فرصت طلایی مختص همان عصر، توانستند تبدیل به زنان ثروتمند شوند و برای نخستین بار در طول تاریخ، آزادترین و پرقدرتترین موقعیت اقتصادی و اجتماعی را برای خود ایجاد کردند. آنها بزرگترین سازمانهای خیریه را در شهرهای بزرگ به راه انداختند. برای اولین بار از طریق قانون و در دادگاهها به کمک وکلای گرانقیمت، مردانی که مرتکب جنایت نسبت به زنان روسپی شدند را به زندان کشاندند.
زنان روسپی فوق برای اولین بار امکان تملک بر دارایی را برای خود فراهم آوردند. بالاترین دستمزدها را برای خود و در ادامه برای زنان شاغل در «روسپیخانه»های خود تدارک دیدند. بدون آنکه ازدواج کرده باشند، سکس داشتند و نزدیک به صد سال جلوتر از قوانین جهانی، رسماً از سیستم جلوگیری از بارداری استفاده کردند. روسپیخانههای فوق در شهرهای نوبنیاد غرب آمریکا، رابطهی جنسی بین سیاهان، سفیدپوستان و مردم آمریکای لاتین را هم عمومی ساختند.
به عبارتی دقیقتر، از نظر نویسنده و مورخ کتاب «تاریخچهی خلافکارانِ آمریکا»، روسپیان متمول شدهی آمریکایی در قرن نوزدهم، کسانی بودند که قدمها و زمینههای اولیهی مخالفت با بردهداری، درخواست حقوق بیشتر مهاجرین و حقوق مدنی اقلیتهای غیرسفید را از طریق «هفت کوچه»های خلاف شرع و عرف، به درون اقشار اصلی و فقیر جامعه آمریکا بردند.
یکی از جالبترین بخشهای کتاب «تئودوس راسل» دربارهی شکلگیری و گسترش شهرهای غرب وحشی است. شهرهایی که یکشبه به مدد هجوم تبِ طلا، با سرعتی سرسامآور در غرب امریکا سبز شدند. شهرهایی که ۹۰ درصد ساکنان آن مردان تنهای ماجراجویی بودند که به انگیزهی ثروت بادآورده در آنجا بهسرمیبردند؛ مردانی تنهایی که وقت و پول زیادی را در میکدهها، قمارخانهها و روسپیخانهها صرف میکردند.
زنان امریکایی اوایل به طور پراکنده و سپس با نیتی از پیش تعیین شده از کمبود زن در شهرهای تازه تاسیس در غرب کشورسود بردند. زنانی که طبق آماری که در کتاب ارائه داده شده، به جای کار کردن در کارخانهها و زمینهای کشاورزی و مزد شش دلار در ماه، یکباره این امکان را یافتند که روزی شش دلار درآمد داشته باشند.
مدتی نمیگذرد که زنان متمول پا بهسن گذاشتهی روسپی، به صاحبان میکدهها، سالنها و حتی روسپیخانهها تبدیل شدند. زنانی که از پسانداز خود برای خرید مستغلات و واحدهای اقتصادی استفاده کردند. ان هم در زمانی که زنان رسماً از حق مالکیت برخوردار نبودند و حتی زنانی که با مردان متمول ازدواج میکردند بعد از فوت شوهر نیز، حق مدیریت مالی ارث از آنها سلب میشد.
بار دیگر به سراغ فیلمهای بهیادماندنی وسترن مورد علاقهی خود بروید ولی اینبار دقت بیشتری به گفتوگوها و نقشی که به زنان صاحب میکدهها و سالنها داده میشود داشته باشید. متوجه میشوید که بانکدار، کشیش، کلانتر و صاحب فروشگاه مایحتاج اصلی شهر، در میکدهی شهر اولین شوراهای شهرداری را برپا میسازند و تقریباً همیشه زنانِ صاحب میکده، حرفها و پیشنهادات معقولی برای رفعِ مشکل شهر ارائه میدهند.
How 19th Century Prostitutes Were Among the Freest, Wealthiest, Most Educated Women of Their Time, AlterNet