از نظر فروید شخصیت ما محل نزاع بین سه نیرو یا خصوصیت درونی است. به عبارتی خیلی ساده، سه موجود مدام، روان ما را به هر طرف می کشانند.
– من غریزی ( Id )مثل یک لات قلدر است که خودش را به در و دیوار می زند تا هم به لذت جنسی دست یابد و هم میل خطرناک و تخریبگر خودش را ارضا کند.
– من منطقی (Ego ) مثل یک کارمند آبرومند بانک است که همه فکر و ذکرش مهار خل بازی های لات درون می باشد.
– من ایده آل ( Super ego) عین یک درویش بزرگوار عمل می کند که مدام می خواهد انرژی و تمنای غریزی «لات درون» را در مسیر مرام و مسلک خود قرار دهد.
فروید معتقد است این «کارمند درون» ما است که با تکاپوی زیاد سعی می کند تعادلی بین «لات درون» و ایده آل های باشکوه «درویش درون» ایجاد کند. فروید این تغییر متعالی را والایش می نامد. این جدال مداومی است که بشر برای متمدن شدن ذره ذره در طول تاریخ طی می کند.
از نظر فروید بخش زیادی از قدرت جنسی و انرژی های بازیگوشانه و تخریبی ما به جای آنکه توبیخ و سرکوب شود می تواند تبدیل به خلاقیت هنری و اکتشاف علمی شود. او معتقد بود بشر به طور ناخودآگاه تمایل دارد که خواسته های ممنوع، غریزی و نامتعارف را مهار سازد چون روان انسان از یک سیستم دفاعی برای بقا و تعادل برخوردار است.
Concept of Sublimation in Psychology of Sigmund Freud
A Short Dictionary of Psychoanalysis