باکره نباشی آدامس جویده شده هستی

Edward Burne-Jones, The Angels of the Creation, 1895
Edward Burne Jones, 1895

سنگ صبور خان سلام

وقتی زن های متاهلی را میبینم که زندگی خوبی دارن ولی باز میگن عشق اول یه چیز دیگه اس یا باز هم دنبال یه عشق دیگه هستند، دلم برا شوهراشون میسوزه یعنی راستش را بخواهید دلم برا خودم میسوزه که احتمالا در آینده باید یکی از این آدامس های جویده مال من بشه. ولی اگه بدونم که این آدامس قبلا جویده شده بوده حالت تهوع خواهم گرفتم و اون آدامس را تف میکنم تو سطل آشغال

سن من داره از بیست و پنج میگذره ولی راستش تا الان از ته دل عاشق کسی نشدم. البته گاها عشق هورمونی سراغم اومده ولی من سرکوبش کردم چون عشق واقعی میخوام. در مورد همه چیز دیدگاهم مدرن شده و واسه خودم روشنفکری شدم ولی این مورد زنانی که قبلا رابطه داشتند و به قولی آدامس جویده شده را هنوز نتونستم هضم کنم و فکر سنتی بر من غلبه کرده.

شاید من هم از این به بعد تلاش کنم چند تا آدامس را امتحان کنم و بجوم … ولی ای کاش یه روزی که دیگه دیر نشده یه دختر مثل خودم پیدا کنم قبل از این که چند تا آدامس بی کیفیت را امتحان کرده باشم ….ای کاش نجویده باشه و نو مثل خودم.

فدا مدا

ناشناس جوان عزیز

این ماجرای زنانی که لقب آدامس های جویده شده را برایت ایجاد می کنند یکی از انواع احساسات منفی ولی آشنایی است که بیشتر از همه مردها را اذیت می کند و بر می گردد به دو دلیل ریشه ایی…اولین دلیل مربوط است به حسِ بد و زننده ایی که در باره عمل سکس در فرهنگِ ها وجود دارد ولی قبل از آن بگذار به دلیل دوم که خیلی قدیمی تر از منفور بودن سکس در فرهنگ و اخلاق است بپردازم که منشا غریزی در انسان مذکر دارد .

تجسم این ماجرا دور از واقعیت نیست که مثلاً دهها هزار سال پیش یک مردِ درون قبیله، اگر می پذیرفت که پدر فرزندی است با تمام وجود برای حداقل 3 سال نگهداری و حفاظت از زن و فرزندش را بر عهده می گرفت تا آنکه بچه قادر به راه رفتن و پیوستن به بقیه بچه ها باشد. تعهدی که حتی شاید به بهای جان مرد مورد  نظر هم تمام می شد.

برای همین بود که بدن، روح و روان مردان، با سرسختی تمام تلاش کرد حتی الامکان متوجه باشد که از خودگذشتگی شان فقط برای فرزند خودشان است. برای همین غیرت  در مردان در آن زمان ها ضروری گشت.

برای همین ازدواج و قوانین کنترل جنسی زنان درست شد.  غیرت مردان یعنی مسلط بودن به سکس زنان فقط و فقط به این خاطر که تردیدی نباشد از اینکه پدران بچه ها چه کسانی هستند. این امر بسیار حیاتی بود چون همه پس اندازه ها و دارایی و قدرت پدر به پسرش می بایست منتقل شود. پسری که  در ضمن منتقل دهنده ژن پدر و بقای نسلش نیز می بایست باشد.

وقتی که بشر در دوران اهلی کردن حیوانات و آغاز کشاورزی، توانست کمی بیشتر از حدی که لازم دارد مایحتاج پس انداز کند مردان می بایست مطمئن باشند که فرزندان شان (همان هایی که قرار است پس انداز را به ارث ببرند) حامل خصوصیت و خصلت ها و ژن مردی باشند که پس اندازها را فراهم کرده است .از آن پس بیشترین قرار و مدار مردان بر کنترلِ فعالیت جنسی زنان و تعیین اخلاق و قوانین مذهبی تمرکز یافت تا حتی الامکان همه مردان جامعه بدانند که فرزندان درون اجتماع، متعلق به چه کسانی هستند.

هر چند اصلِ ماجرای رابطه جنسی از همان دوران اجداد اولیه ما، برای تولید مثل بوده است ولی از خیلی وقتها پیش بشر بر اساس تجربه یاد گرفت که می تواند بر دفعات این عمل دوست داشتنی بیفزاید بدون آنکه تبدیل به والدین شود. این اتفاق به یکباره از حدود 60 سال پیش با کشف قرص ضد حاملگی مثل یک بمب همهِِ ریشه و اساسی اخلاقِ جنسی دنیا را در هم ریخت.

به سرعت برق بعد از کشف قرص ضد حاملگی و افزایش دفعات سکس و بالا رفتن انگیزه لذت جویی  به جای تولید مثل، انسانها و  بویژه زنان ( که از همان ابتدا با انواع تدابیر و تهدید و تنبیه، تمایلاتش کنترل و محدود شده بود) توانستند آقا و خانمِ بدن و تمایلات جنسی خود باشند و این یعنی آغاز فروپاشی تفکر گناه آلود در باره سکس …

و اما تشبیه یک رابطه جنسی با جویدن آدامس …

این مقایسه منطقاً غلط است چون آدامس عملا لطافت، شکر و خاصیت خواستنی بودنش طوری طراحی شده است که بعد از دقائقی جویدن برای همیشه از بین می رود و این هیچ تشابهی با عمل جنسی ندارد که حتما اگر شانس بیاوری خواهی فهمید که هر چه زمان از آن می گذرد و بر تجربه ها اضافه می گردد شیرین تر و عمیقتر و زیباتر می شود.

دوست ناشناس جوان این را بدانی بد نیست که در این دوران، زنانِ دوست داشتنی، با شعور و مستقل همه جای سیاره کوچک ما، می توانند و می خواهند مثل هر انسانی تعیین کننده و تصمیم گیرنده نیازهای جنسی خود باشند. ما مردها خوب است این استقلال و حق را فرخنده بدانیم و دست از تشبیهاتی نظیر آدامس جویده که نه منطقاً درست است و نه از نظر علمی اعتباری دارد برداریم.

همه اینها را گفتم که بگویم اینطور نیست که همه مردان و زنان دنیای معاصر می خواهند مثل حیوانات بگردند و بچرخند و … این نوع رفتارها که بی شک به درجات مختلف وجود هم دارد حق همه آنهایی است که در طی یک دوره از شخصیت وجودی شان می خواهند آنطور باشند.

شانس ماندگاری و سلامت یک رابطه عاطفی به نظر من در دوره و زمانه ما بیشتر هم شده است چون همه ما به خاطر گسترش فرهنگ و شعور عمومی، انسان های عاطفی ترو عمیقا متعهدی هم می توانیم باشیم. ما این روزها اگر وقت و دقت به خرج دهیم می توانیم همسر و یاری پیدا کنیم که همه عمر با هم زندگی کنیم و به هم لذت و مهربانی هدیه کنیم.

امیدوارم با ذهنی مثبت به سمت زنان هم نسل خودت بروی و شانس یافتن یک عشق صمیمی و پاک همانطور که با وجود و ذات تو همراه است نصیبت شود. مطمئن باش که اخلاق و شخصیتی که تو داری در مریخ درست نشده است و حتماً زنان هم سلیقه و هم اخلاق خودت بسیارند.

بهمن

Written By
More from بهمن
می‌ترسم ازدواج کنم
من ۲۸ سال سن دارم و مدتیه دلم می خواد ازدواج کنم...
Read More