رفتم که برم سینما. در حد همین سینمایی که الان از ایران باقیمونده. فیلمی که سر و صدا کرده و میگن خنده داره و توش رقص و آوازه هم هست.
به خودم گفتم قبل از اینکه وارد سینما بشم عینک سیاست رو در بیارم. برا دو ساعت یادم بره غم و بدبختی که روی ایران سایه انداخته. رفتم برم بخندم. نصفه قیمت هم بود بلیط هاش.
از اول صادقانه داد میزنه که فیلم گیشه است. سازندگان این فیلم مثل ۹۰ درصد سینمای جهان ادعایی نداره جز اینکه بابت پولی که هزینه میکنی یه ذره نشاط حتی شده موقت و لحظه ایی وجودت رو بگیره.
فیلم در حد خودش سعی کرد هوشمند و خلاق باشه. زیاد به سلیقه بیننده سینمای ایرانی توهین نکرد. توی فیلم چندین شخصیت بامزه و شدیدا مشابه جوون های زمان شاه وجود داشتند. قیافه ها و اداها و ترانه هاشون تلفیقی بود از گروه های موسیقی پاپ آن دوره و بعلاوه شوخی های فیلم فارسی اون زمان.
با همه محدودیتی که سینمای حتی گیشه داره فیلم « فسیل» وقتی که از آرشیو رادیو تلویزیون زمان شاه استفاده کرد خیلی واضح و آشکارا می شد خنده و شادی و سبکبالی زندگی مردم اون دوره رو دید.
تماشاگرای از همه چیز محروم مونده چند نسل گذشته با ولع تمام فریم به فریم فیلم های آرشیو اون زمان رو توی این فیلم می دیدند و صدای خنده و قهقهه شان انگار یکدفعه این دوره چهل ساله بدبختی و بحران رو از یاد می برد و مستقیم وصل می شدن به دوران قدیم.
ترانه های سرگرم کننده و بازیگوشانه ایی برای این فیلم ساختند که کلا برای بلیط نصف قیمت ۴۵ هزار تومنی می ارزید.