بعضی محققین معتقدند از وقتی که وضع زندگی بشر کمی بهبود یافت و دسترسی اش به غذا و امنیت بیشتر شد میل غریزی برای تولید مثل افزایش یافت.
اما این افزایشِ جفتگیری باعث شد فرزندان زیادی بیرون از رابطه یک زوج ایجاد شوند. فرزندانی که شانس حمایت و بقای شان کمتر بوده است.
مردان ترجیح می دادند فرزندانی را حمایت کنند که مطمئن باشند تکرار ژن خودشان است. زنان هم ترجیح دادند تولیدمثل شان که محدود به یک فرزند در سال است با مردی باشد که قادر به حمایت از فرزندانش باشد.
برای همین جوامع بشری به دنبال یک ترفند و چاره می گشتند که هم بتواند تولیدمثل بشر را سرو سامان دهند هم بچه های تولید شده بی سرپرست، به حال خود رها نگردند.
شگرد خارق العاده ایی که تهیه کردند این بود که کلا سکس را یک پدیده غیراخلاقی و ناخوشایند جلوه دهند و آن را عملی غیراخلاقی و گناهکارانه تبدیل سازند.
سکس را تابو اعلام کردندتا از به دنیا آمدن فرزندانی که معلوم نیست پدران شان کیست جلوگیری کنند. چون همانطور که گفته شدفرزند به دنیا آمده از رابطه نامشروع، شانس کمتری برای بقا و یا منفعت بردن از ارث پدر داشتند.
بعد از مکروه شدن سکس، هر مرد یا زن به راحتی قدیم نمی توانست با هر فرد دیگر جفتگیری کند. رابطه جنسی به مرور تابو شد.
بعدها مذاهب سازمان یافته تری ایجاد شدند که زن را به خاطر جذابیت جنسی اش فریبنده و گناهکار تصور کردند. در داستان های مذهبی این حوا بود که باعث و بانی احراج آدم از بهشت اولیه اعلام شد.
بعضی مذاهب، قانون های سختی گذاشتند که بدن زن تا حد ممکن پوشیده بماند. ارزش زن با صفات ناپسندی که به وی دادند مدام کاهش یافت. از همه مهمتر، رفتار جنسی زنان به شدت مهار شد. زنان می بایست فقط برای یک مرد مشخص بارور شوند.
image source
https://www.businessinsider.com/how-often-men-have-sex-personality-traits-2018-11