بچهها همیشه می خواهند برنده شوند و اگر به خواستهشان نرسند ناراحت میشوند چون مغز کامل نشدهشان، اصلا نمیخواهد شکست را بپذیرد.
یک کودک برایش مهم نیست خواستهاش واقعبینانه یا عادلانه باشد. وقتی چیزی میخواهد اگر به دست نیاورد یا گریه میکند یا بداخلاق می شود.
یک ذهن بچگانه وقتی نقشهایی میکشد یا هدفی را برای خود تعیین میکند اگر برنامهاش خوب پیش نرود خشمگین میشود و بهانههای غیرمنطقی میآورد.
تفکر بچگانه فکر میکند همه دنیا دور او میچرخد. اگر از غذایی خوشش نمیآید یا یک بازی را دوست ندارد نمیفهمد چرا دیگران احساس مشابه او را ندارند.
یک ذهن نابالغ و بچگانه توقع دارد همه در رسیدن او به نیازش، تلاش کنند. این نوع افراد معمولا به ذهنش خطور نمیکند خودشان مسول اصلی اعمال و رفتارشان هستند.
شخصیت بچگانه تشخیص و درک درستی از انتقاد و گله ندارد. به شدت ناراحت می شود اگر اشتباهش را تذکر دهند. او فقط تعریف و تمجید را میفهمد.
والدینی که به هر کاری دست میزنند تا بچهشان ناراحت یا دلسرد نشود فرزندانی با توقعات بیجا تربیت میکنند که گریبان شان را در بزرگسالی میگیرد.
یک بزرگسال در درجه اول از هیچکس توقعی ندارد جز خودش. دلخوری از دیگران و دنیا یک احساس بچه گانه است. احساس غیرواقعی از اینکه همه چیز بر علیه من اتفاق می افتد. توقع نادرست از اینکه باید همه چیز مناسب و متعادل باشد.
Disappointment, The Emotion of Children
Parenting: Disappointment Is Good
Image source
https://www.pexels.com/@olly