سربازی که رفتم اسمش را توی کلاهم نوشته بودم

بچه که بودم پائیز با انارهایش از راه می‌رسید
بزرگ تر که شدم دختر همسایه بود
سربازی که رفتم اسمش را توی کلاهم نوشته بودم
فرمانده جریمه ام کرد که هفت شب کشیک بدهم
یادش بخیر، آن وقت ها دوستت دارم‌ها را نمی‌گفتند کشیک می‌دادند

Written By
More from امید
خروس جنگی های کوبا
عکاس امریکایی Tony Chirino مجذوب خاطراتی است که پدر کوبایی اش از...
Read More