من یک مجرد بیعار شدم


سلام. من مردی ۴۱ ساله هستم که رسما و عملا هیچ احساس خاصی به هیچ چیز و هیچکس ندارم. این یک اتفاق ناگهانی نبود و من متوجه تشدید این حس در طی بیش از ۱۰ سال گذشته هستم.

مدتها است که فکر ازدواج و پدر شدن را از خودم دور ساختم. آدم افسرده یا علیلی هم نیستم. تفریح و کار و موقعیتم به راه است. ولی می بینم که انگار شبیه یک آدم ماشینی هستم و این را بد هم نمی دانم. آیا آدم نرمالی هستم؟

سیروس عزیز

 این احساسی که داری مختص تو نیست. تغییرات شخصیت یا رفتار تو محصول تغییرات بسیار عظیم زندگی است. .

اگر نحوه زندگی دنیای قدیم خوب بود تغییرات صورت نمی گرفت. تو بیعار نیستی فقط مثل خیلی ها نسبت به رفتار و اخلاق قدیم بی توجه شده ایی و این کاملا نرمال است.

. انسان مجردی مثل تو در این دور و زمانه می تواند هر نیاز طبیعی و عاطفی اش را برِآورده سازد. انسان مجرد این دور و زمانه ضرورتی ندارد برای سکس به یک انساندیگر، تعهد زندگی مشترک بدهد.

انسان مجرد امروزی نگران نیست که در دوران پیری شاهد حمایت فرزندانش نباشد. پس انداز می کند و بازنشستگی می گیرد و بیمه دارد و خانه سالمندان…

انسانهای این دور و زمانه می خواهند زندگی را در درجه اول با خودشان قسمت کنند. برای همین پس از مدتی کم کم هر فرد به درون لاک مستقل خود پناه می برد. حتما مثل همیشه انسان ذاتا خردمند، راه های جدید برای آرامش و حتی ایمان و تعهد در یک مفهوم متفاوت می سازد.

از لاک و سپر مطمئنی که دور خودت درست کردی گاهی بیا بیرون… آگاهانه و محطاط، ریسک های کوچکی را مد نظر قرار بده. مثلا به تعداد دوستانت بیفزا. وقت و انرژی اضافی ات را برای کارهای عام المنفعه صرف کن یا …

حش همدردی و حمایت از محتاجان، یک رفتار غریزی در بین موجود اجتماعی و بخصوص انسان است. نسل جدید مجردهایی مثل تو باید مرام های خوب جدیدی را برای انسان آینده درست کنند.

image source
https://www.artofmanliness.com

Written By
More from بهمن
با من است ولی دلتنگ یک نفر دیگر
سلام سنگ صبور. دختری را دوست دارم که هر از چند مدت...
Read More