تنها هدف من در زندگی عاشق‌ شدن است

دختری ۲۷ ساله هستم. شاغل و تحصیلکرده. سنتور و سه تار را به خوبی می نوازم. قیافه معمولی ایرانی دارم. آرام، خوددار و کنجکاو هستم. کار داوطلبانه خیریه و اجتماعی می کنم. می دانم که همسر خوبی هم خواهم بود ولی سال‌ها است انتظار من برای دستیابی به عشق، نتیجه ای نداده است.

فقط یکبار و برای یک تابستان عشق را تجربه کردم ولی آنقدر سریع گذشت که بیشتر از یک بوسه نصیبم نشد. مردهایی که توجه شان به من جلب می شود معمولاً یکی در زندگی شان است و من به ناگزیر از آنها روی برمی گردانم. چه سرنوشتی در انتظار من است؟ اگر به هدفم که عشق است نرسم چرا اصلاً زندگی کنم؟

می ترسم از شتابِ سال هایی که سپری می شود. می ترسم به عنوان یک زن نتوام به هدف های اساسی سالم و طبیعی ام یعنی همسری و مادری دست پیدا کنم. احساس خیلی بدی دارم که انتخاب نمی شوم. دختران و زنان زیادی را می بینم که شوهر و بچه دارند و مطمئنم که زنانگی ام کمتر از آنها نیست. این افکار اذیتم می کند. احساس حقارت، زندگی را برایم زهر کرده است. نه اهل پول و تجملاتم و نه اهل هوس و خیانت. در یک خانواده معمولی ایرانی بزرگ شده ام. عشق پدر و مادرم همیشه بالای سرم بوده است. همه چیز دارم جز عشق…

میترای عزیز

یافتن عشق مثل یافتن شغل مورد علاقه نیست که بگویی همه شرایط گرفتن  شغل را دارم پس چرا خبری نیست؟ عشق، ناگهانی و بی منطق و بدون حساب و کتاب است. عشق اتفاق می افتد. آشنایی با مرد دلخواه و گرایشی که به هم پیدا می کنید هیچ قانون و مشخصاتی ندارد.

یکی از مشکلات اذیت کننده و حتی سد راه  توسعه یک رابطه این است که افرادی مثل تو یافتن عشق را مثل گرفتن یک مدرک تفسیر می کنند.  انگار هر چه زودتر باید این دوران انتظار و معلق بودن به پایان برسد.

میترای عزیز هنوز چند هزار روز با همه فرصت ها و احتمالات و شانس ها در برابرت رژه خواهند رفت. این همه داد و فغان و ترس اصلاً معنی ندارد. از حالا داری ۴۰ سالگی و بعد از آن را تجسم می کنی و می گذاری ترس  بر وجودت غلبه کند. همراه ترس، شرم و خودکم بینی و غم را هم برای خودت می سازی.

به جای این نوع تردید و دلسردی برو و با آرامش و احساس سبکی تمام، زندگی کن. با آدمها و محیط ها و گروه های مختلف آشنا شو… برو واقعاً از جوانی ات لذت ببر… این بهترین و خردمدترین و جذاب ترین  حالتی است که هر فرد می تواند از خودش بروز دهد و آنکه اهل تشخیص این نوع تعادل و زیبایی است حتما متوجه می شود.

Image source
https://www.pexels.com/@joaojesusdesign

Written By
More from بهمن
در قرنطینه فهمیدم که از او خوشم نمی‌آید
من و همسرم یک سال بود خودمان را آماده ازدواج در تعطیلات...
Read More