سریال تلویزیونی The 100 و ضعف اساسی انسان بودن

طی ۱۵ سال گذشته چند سریال تلویزیونی امریکایی توانستند به سطحی از توجه  تماشاگران دست یابند که ناچار نباشند پایان خوشی برای قصه های شان بچینند. سریال های  Breaking Bad , The SopranosGame of Thrones از جمله انها هستند و از حدود 4 سال پیش سریال The 100 نیز به این مجموعه پیوسته است.

قصه سریال تلویزیونی « صد نفر» در باره سرنشینان یک سفینه فضایی است که از جنگ اتمی درون زمین، جان سالم به در برده اند. اما بعد از چند سال ماندن در فضا، می فهمند که سفینه بزرگ شان دیگر نمی تواند نیازهای حیاتی سرنشینان را تامین کند.

آخرین امید ساکنین سفینه این است که صد جوان بزهکار درون سفینه را به صورت اجباری به زمین بفرستند. چیزی شبیه به موش های آزمایشگاهی، که اگر سالم ماندند و زمین قابل سکونت بود بقیه هم به آنها بپیوندند.

همه گره اصلی داستان های گوناگون چهار فصل این مجموعه نیز دور این مسئله می چرخد که تک تک جوانان و نوجوانانی که به زمین بازگشتند به ناگزیر تصمیمات خطرناک و مرگباری می گیرند. این بنیان داستانی، موجب می شود که تماشاگران واقعا چشم از صفحه مانیتور برندارند چون هر دقیقه آن به نوعی منجر به یک اتفاق مرگبار می شود.

خشم و انتقام و تصمیمات احساسی، یا بسیاری از گروه صد نفره را به کشتن می دهد یا از آنها زنان و مردانی با شخصیت های قوی می سازد که مدام درگیر جنگ بقا با انواع قبایلی هستند که از جنگ اتمی در روی زمین، کمابیش جان سالم به در برده اند.

در فصل اول، حوادث و کشمکش ها به فیلم های جنگی هالیوود شبیه تر است. اما در ادامه و در فصل های دوم و سوم، تراژدی ها و نتایج حاصل از مرگ و انتقام و آدمکشی، تماشاگران را وا می دارد که به زمین کنونی شان و همه سرانجام ناگواری که تصمیم انسانها می تواند ایجاد کند بیندیشند.

قهرمان های جوان این  مجموعه سریالی، به شدت واقعی تصویر می شوند و به همین دلیل، اعمالی که از آنها سر می زند آشکار کننده ضعف قضاوت و تعصب های اساسی انسان است. انسانی که زمین را نابود می سازد.

گروه موسیقی Imagine Dragons نیز دو ترانه برای این مجموعه تلویزیونی خوانده اند و از بهترین گرو های موسیقی این اواخر هستند.

More from ماهان طباطبایی
گاهی شرمساری می‌تواند یک هدیه باشد
کلمه شرم، مدتها است که منفی و حتی مضر شناخته شده است....
Read More