زوج‌ها و مچ گیری مداوم از رفتار همدیگر

article-1321907-0B6F5E85000005DC-235_468x500

من نمی دانم از کی اینطور شده ولی ما پس از هشت سال ازدواج و دو فرزند، کارمان شده است مچ گیری از رفتار همدیگه. وقتی که هفته قبل از آرایشگاه برگشت و خداوکیلی موهایش را بد زده بود و من یه ذره با شیطنت گفتم به صورتت نمی آد توی چند روز گذشته، سه بار در هر فرصتی، کم پشت شدن موی سرم را در حرف هایش پیش کشید.

من مطمئن هستم که هر دو مون مدام داریم اینکار رو می کنیم. مشکل چیه؟ چرا اینجوری شدیم. چرا؟

 

اسماعیل عزیز

یکی از آسیب پذیرترین رفتارها در زندگی زناشویی « مچ گیری از همدیگر» است. زوج ها این بازی روانی را شروع می کنند چون گمان می کنند به شناختی از طرف مقابل شان رسیده اند.

وقتی یک زوج وارد این مرحله بشوند جنگ روانی شان کم کم از حالت حدس و گمان، شکل واقعی به خود می گیرد. آنها هر روز از اعتماد و احترام شان به هم کاسته می شود. تردید و بدبینی سایه اش سنگین تر می شود و متاسفانه علاقه ایی که به هم داشتند تحت الشعاع قرار می گیرد.

همه ماجرای مچ گیری هم شاید در ابتدا با یک سوتفاهم شروع شده است و یا شاید یکی شان خسته تر بوده یا بغض کرده یا حساس تر بوده یا از موضوعی رنجیده بود. یکی از زوجین سعی می کند به جای حرف زدن در باره مشکلش، دست به تلافی کوچک بزند. اما همین اشتباهات کوچک که در زندگی مشترک واقعا اجتناب ناپذیر است به فرد مقابل اجازه می دهد به یک قضاوت همیشگی از نیت طرف مقابل برسد.

این شیوه از بازی روانی نه تنها به سرعت به دیگری سرایت می کند بلکه مثل یک بهمن که از غلطیدن ناخواسته تکه برفی آغاز شده است در هر گردش و غلطیدنی، هر روز بزرگتر و مهیب تر می شود تا آنجا که یک عشق را در خود مدفون می کند.

زندگی زناشویی با همه مزیت ها به خاطر اینکه دو انسان بزرگسال با تربیت، اخلاق و ژن متفاوت را شبانه روز در کنار هم قرار می دهد به ناگزیر خصوصیات نامطبوع هر دوی شان را نیز آشکار می سازد. زندگی زناشویی از این جهت خیلی سخت تر از زندگی مجردی است و نیاز به مهارت اجتماعی و انعطاف بیشتری دارد.

تنها عاملی که از شروع بازی روانی « مچ گیری» جلوگیری می کند امکان گفتگو و درددل کردن های روزانه است که متاسفانه فرهنگ تعلیم و تربیت، هیچ راه حلی برایش فراهم نکرده است.

اسماعیل عزیز همین که در نامه ات قدرتِ مخرب این نوع حدس و گمان ها را نشان دادی بد نیست اشتباه بودن بخش بزرگی از حدس و گمان ها را هم در نظر بگیری … اگر فکر می کنی همسرت را دوست داری و به انتخابت برای گزیدنش او به عنوان شریک زندگی، احترام قائل هستی پس سعی کن زمینه یک گفتگوی توام با احترام و گذشت را شروع کنی.

با هم حرف بزنید و اعتماد و احترام از دست رفته را به آرامی ولی صادقانه به هم برگردانید. قدم های کوچک و اولیه را با توافق هم تدارک ببینید. برای شروع می توانید حداقل هفته ای یک بار هر نوع حدس و گمانی که بوی مچ گیری و خیط کردن و رو کم کردن یا تلافی و انتقام می دهد را به همدیگر یادآوری کنید.

درجه شعور و تربیت و بخصوص درجه علاقه تان به همدیگر، یواش یواش، به شما راه های بهتر و صمیمانه تری را نشان خواهد داد که جلوی این  بازی روانی منفی را بگیرد.

 

 

Image source
http://www.dailymail.co.uk/home/you/article-1321907/Helen-James-IVF-destroyed-family.html

Life ‘N’ Lesson

The Plantain

Written By
More from بهمن
میگه چکاره ایی؟ نمی تونم بگم قمارباز
محسن هستم. 30 ساله از … فوق دیپلم رو که گرفتم رفتم کارشناسی...
Read More