نقش اسباب‌بازی ها در دنيای كودكان

تحقيقات سالهای اخير در حوزه‌ عصب شناسی نشان مي‌دهد رشد هوشی كودك را مي‌توان با رشد و افزايش سلول‌های مغزی او برابر دانست. يعنی ميزان رشد و تكامل ارتباطات عصب‌شناختي مغز با مفهوم سنجشي «ضريب هوشي» ارتباط مستقيم دارد. ID-10023454

پياژه در فرآيند رشد هوشی مراحلي را شناسايی كرد كه گذر از يكی پيش‌نياز ورود به ديگری است و به تاخير افتادن هر مرحله، مرحله‌ و مراحل بعدي را به تعويق مي‌اندازد. بنابراين نحوه‌ تماس فرد و چالش معرفتي او با محيط اطراف در سال‌های اول تولد، بستر تعيين كننده‌ ميزان توانايی ذهنی يا ضريب هوشی اوست. در ماه‌های اول زندگی اولويت رشد عصب‌شناختی مربوط به حيطه‌ عمل حواس است. فراهم آوردن محيطي كه از غنای كافي براي تحليل محرك‌های شناختی برخوردار باشد مي‌تواند برای رشد مغزی كودكان ياری رسان باشد.

زندگی در مفهوم بيولوژيك آن متشكل از مجموعه مهارت‌هايی است كه منجر به بقای فرد يا موفقيت در اداره‌ امور معيشتی مي‌شود. مثلاً در شرايط امروز مهارت‌هايی همچون فراگيری سواد، رانندگی، كار با كامپيوتر و موارد ديگر از ضروريات زندگی اجتماعی است. فرد مجبور است اين مهارت‌ها را فرا بگيرد تا بتواند در كنار ديگر اعضای جامعه به عنوان فردی مستقل از پس اداره‌ زيست معيشتی خود برآيد. هر چقدر آمادگی ذهنی فرد برای يادگيری اينگونه مهارت‌ها بالا باشد طبيعتاً موفقيت‌های اجتماعی با سهولت بيشتری در اختيارش قرار خواهد گرفت.

چه مي‌توان كرد كه توان بنيادی فرزندان ما در چالش با فراگيری مهارت‌ها افزون باشد؟

پاسخ اين سوال در گرو ميزان آگاهي‌های والدين از فرايند رشد و نياز‌های روان‌شناختی كودكان است. محيط مناسب و غنی از نظر محرك‌های هوشی و تربيت مناسب با بهره‌گيری از آگاهي‌های روان‌شناختی، دو عامل اساسی هستند كه در رشد موفق كودكان نقش بازی مي‌كنند. مهارت‌های روان‌شناختي از استراتژ‌هاي تربيتي والدين ناشی مي‌شود و مهارت‌های فيزيولوژيك نيز در بهره‌مندی از وسايل بازی مناسب.

كودكان تا حدود يك و نيم سالگی توان تمايز كاربردي اشيا را ندارند و تشخيص وسايل بازي با وسايل غير‌بازي برايشان مقدور نيست لذا فراهم آوردن اسباب‌بازي‌هايي كه مدل كوچك شده‌ي دنياي واقعي هستند جز صرف هزينه‌ هنگفت نفع ديگري نخواهند داشت. آنها در اين مرحله فقط به فرم‌ها و رنگ‌ها كه در طبقه‌بندي شناختي آنها معنا دارد واكنش نشان مي‌دهند.

بسياري از والدين وسايل بازي را صرفاً مدل كوچك شده‌ي دنياي واقعي مي‌پندارند و بر اين مبنا ارزشي براي كاركرد‌هاي ذهني يا توان اثرگذاري عصب‌شناختي و هوشي آنها قائل نيستند. اين تصور يكسره باطل است. همه‌ي وسايلي كه به هر نحوي در دسترس كودكان قرار مي‌گيرد در شكل‌گيري جهان معرفتي آنها نقش بازي مي‌كند. اسباب‌بازي‌هاي خلاقه با اهدافِ مختلف آموزشي طراحي مي‌شوند. برخي از آنها كنجكاوي كودكان را رشد داده و توانايي حل مسئله را در آنها افزايش مي‌دهند. برخي ديگر باعث رشد تمركز و دقت در كودكان مي‌شوند. و گروه ديگر خلاقيت و نوآوري را در آنان پرورش مي‌دهد.

هر كدام از اين وسايل بخشي از مهارت‌ها و توانايي‌هايي را كه در بزرگسالي بكار مي‌آيند پرورش داده يا افزايش مي‌دهند. در بسياري مواقع بهره‌ي هوشي افراد براي حل مسائل بيش از آن چيزي است كه نياز است اما عدم توانايي در تمركز و دور راندن حواشي امكان فراهم آمدن شرايط حل مسئله را از آنها مي‌گيرد. كودكاني كه از باز‌ي ‌هاي افزايش تمركز بهره برده‌اند در بزرگسالي مسائل خود را با دقت و ظرافت بيشتري حل مي‌كنند و كمتر دچار اشتباه در تصميم‌گيري مي‌شوند.ID-10039233

بازي‌هاي تخيلي نيز گروهي از بازي‌ها هستند كه بخشي از نيازهاي كودكان را برآورده ساخته و بخشي از مهارت‌ها را در آنان افزايش مي‌دهد. اين نوع بازي‌ها عمدتاً نيازمند وسايلي هستند كه دنياي بزرگتر‌ها يا دنياي واقعي را شبيه‌سازي كند. با اين وجود الزم ندارد كه شباهت عين به عين ميان آنها وجود داشته باشد. برخلاف تصور رايج شباهتِ بيشتر به دنياي واقعي قدرت خيال را در كودكان كاهش داده و آنان را به سمت صرفاً بازسازي موقعيت‌هاي تكراري سوق مي‌دهد.

در حالي كه فانتزي يا خيال‌انگيزي شخصيت‌هاي بازي كودكان را در خلق واقعيتِ خيالي توانمند كرده و به آنها امكان آفرينش‌گري را مي‌دهد. بنابراين در انتخاب وسايلي كه بكار باز‌هاي تخيلي آيد الگوهاي شبيه‌تر به دنياي واقعي، فعاليت ذهني كودكان را كم‌رنگ‌تر مي‌كند. با اين اوصاف ادراك بسياري از والدين از دنياي اسباب‌بازي‌ها تنها در حيطه بازي‌هاي تخيلي آن هم از نوع غيرفانتزي مي‌گنجد. كودكانِ چنين والديني از نظر ذهني، در بهترين حالت صرفاً در حوزه‌ي خيال بارور شده و فرصت كسب مهارت‌هاي ديگر را از دست مي‌دهند.

نحوه‌ي بهرمندي كودكان از وسايل بازي در سال‌هاي ابتدايي تولد گرايش‌هاي كلي آنان را در خصوص انتخاب وسايل سرگرمي‌ دوره‌هاي بعد تعيين مي‌كند. لذا كودكاني كه در خردسالي صرفاً در معرض بازي‌هاي تخيلي بوده‌اند ديگر حوصله و گرايشي به سمت حل مسئله يا دقت و تمركز نشان نمي‌دهند. چنين كودكاني غالباً زودتر از كودكان ديگر دوران بلوغ را تجربه‌ مي‌كنند و گرايش بيشتري براي ورود در دنياي بزرگسالان دارند. آگاهي والدين از نحوه‌ اثر وسايل بازی و نياز‌هاي روان‌شناختي كودكان مي‌تواند مسير سالم‌تر و موفق‌تري را پيش پاي كودكان قرار دهد.

FreeDigitalPhotos.net

More from احمد تابعی
واقعیت و خیال در فیلم « اینجا بدون من»
انسان همواره آرزو داشته است که بر واقعیت غلبه کند. از نقوش...
Read More