ماها که توی ایران هستیم هر دوره با انتخاب اونهایی که تشخیص میدادیم میزان آسیبرسانیشون کمتره حداقلهای زندگیمون رو تقریبا تضمین میکردیم. ما میدیدیم و میدونستیم که خاتمی و رفسنجانی و روحانی آخوندن و حیلهگرن ولی باز ناچار بودیم برای حفظ حداقلهامون مثل شغل و دسترسی به دارو و مسکن بریم پای صندوق رأی و به اونا رأی بدیم.
به هر حال دوران اونها هر چه بود گذشت و همینطور هر تصمیمی که گرفتیم هم گرفتیم و تموم شد و رفت.
اما الان ما تو این وضع عجیب و غریب و به شدت خطرناک اصلا نقشی نداریم. نه رئیس بیسواد این دولت انتخاب ما بوده نه وزراش نه مدیرانی که با خودشون آوردن نه نمایندههای این مجلسی که دارن.
وضع امروز به مراتب زیانبارتر از دوران احمدینژاده. اون ملعون حداقل پول داشت اما اینها با همون ادعاها و توهمها، پول هم دیگه تو بساطشون ندارن.
اینها که الان سر کارن با دستهای خالی دارن همه چیز رو خراب میکنن. نگاه کنید ببینید چه بلایی سر بازار خودرو، دارو، بنزین، مایحتاج، دامپروری، مسکن و غیره آوردند. اینها به طرز غیرقابل باوری دارن همه چیز رو خراب میکنن.
ای کاش اصلا کاری نمیکردن، واقعا مشکل اینه که دارن خراب میکنن. این حجم از خرابکاری اصلا طبیعی نیست. واقعا من از آیندهی این مملکت میترسم. این آدمهایی که در رأس کارن فوقالعاده آدمهای خطرناکی هستن.
این وسط باز هم زدن دو شهروند دیگه این آب و خاک رو که کارد به استخونشون رسیده بوده یه حرفی تو صفحههاشون زدن گرفتن کشیدن بالای دار.
ببینین چقدر دیوانه و خطرناکن این آدمکشها… حکم به کشتن دو انسان رو زشت نمیدونن ولی میگن نمی تونیم بگیم چرا اعدام شون کردیم چون حرفای زشتی زدن. اینها دیگه چه موجودات مخوفی هستن!