ماجرای برنامه فیتیله، فیتیله پیچم کرد

n00001362-b

چند روز پیش در برنامه تلویزیونی فیتیله که مخصوص بچه‌هاست، اتفاقی افتاده که واقعاً باورنکردنی است. در داستانی مضحک، بچه تُرک فرق مسواک و فرچه توالت را نمی‌فهمد. فرچه را به جای مسواک استفاده می‌کند و دهانش بوی گند می‌دهد. پس از انتشار این قسمت از برنامه به غایت توهین‌آمیز، در بسیاری از شهرهای تُرک‌نشین تظاهرات اعتراضی گسترده‌ای صورت گرفت.

هر چه به فیلم نگاه می‌کنم بیشتر سردرگم می‌شوم. سه نفر آدم عاقل و بالغ و پُرسابقه در این فیلم بازی می‌کنند. سناریونویس و فیلمبردار و کارگردان و حراست و دهها شخص هنری و فنی و اداری درگیر ساخت چنین فیلم هائی هستند. زمان فیلم کوتاه نیست. دیالوگ‌ها هم فی‌البداهه نیست. همه چیز از قبل نوشته و تمرین شده است. آنوقت در چنین سازمان عریض و طویل، حتی یک نفر آدم اندکی فهمیده هم پیدا نشده که سریع خود را به وسط معرکه برساند و پریز برق را بکشد و بگوید این همه حماقت و لمپنیسم و بی‌مایگی چیست که دارید روی آنتن می‌فرستید؟

حضور همزمان این همه آدم بی‌مایه در صدا و سیما به چه معنی است؟ یعنی موفق شده‌اند به کلی ریشه عقلانیت را در این بنگاه تبلیغاتی بخشکانند؟ یعنی چند روز دیگر شاهد پخش فحش خواهر و مادر هم در برنامه‌های کودک خواهیم بود؟

اگر اینطور نیست، یعنی تفکر ضدتُرک، چنین کاری را تعمداً مرتکب شده است؟ و یا شاید این امر به قدری نهادینه است که بسیاری ذات خود را ناخودآگاه لُو داده‌اند؟ این اتفاق وقتی در رسانه سراسری کشور صورت می گیرد که می دانیم احتی نژادپرست ها و مهاجر ستیزها هم کمی عاقلانه رفتار می کنند. کارگزاران این برنامه چطور توانستند خودشان را مجاب سازند که چنین آشکارا، اهداف نژادپرستانه خود را به نمایش بگذارند؟

راستش این فیتیله من را حسابی فیتیله‌پیچ کرده است. موضوع هر چه هست، چرائی آن از تحلیل من خارج است. شاید فرهنگ لات منشی مدتی است که پیروز شده و ما هنوز دنبال بارقه‌های عاقلانه در این نهاد پرهزینه می‌گردیم. برای چنین فتیله‌پیچ شدنی خودم را سرزنش نمی‌کنم. بسیاری از واقعیت‌ها در این کشور از مرز افسانه هم رد شده‌اند. کلی باید آنها را رقیق کرد تا باورپذیر جلوه کنند.

نهالستان

More from محمد بابایی
بچه های قرداغ و ورزقان چه می شنوند؟
اواخر دهه چهل که من دبستان می رفتم، محرم مقارن با اوج...
Read More