هیچکس در فیلم « پاراسایت» انگل نیست

عده ایی پس از دیدن فیلم « انگل» معتقدند خانواده چهار نفره متشکل از  مادر خدمتکار، پدر راننده و دو فرزندشان که معلم سرخانه فرزندان ارباب هستند بدون داشتن مهارت لازم و با جعل و دروغ، مشغول کار در خانه مرد ثروتمند شدند و قتل و فجایعی که در فیلم اتفاق می افتد ناشی از اعمال آنها است.

عده ایی نیز خانواده مرد ثروتمند با آن خانه بزرگ و مجلل و حیاط را مقصر مشکلات و بدبختی های شهر حدود ۲۵ میلیون نفری سئول می دانند.

اولین فرصت برای بالا رفتن از نردبان اجتماعی نصیب پسر خانواده فقیر می شود که با ساختن مدرک جعلی توسط خواهر باهوشش، شغلی در خانه مجلل مرد ثروتمند پیدا می کند. او از همان ابتدا به دوستش که این شغل را به او داده بود پشت پا می زند.

پسر در قدم بعدی و با دوز و کلک، خواهرش را به عنوان یک هنرمند تحصیلکرده به خانه مرد ثروتمند می آورد تا معلم نقاشی پسربچهِ خانه شود. بعد آن دو با زیرکی تمام، راننده جوان مرد ثروتمند را از راه به در می کنند و پدر خودشان را، راننده خانواده ثروتمند می سازند.

این حس زیاده خواهی و حرص، مدام بیشتر می شود و مستخدم خانه را هم آواره می کنند تا مادشان جایش را بگیرد.

خانواده فقیر که همگی شغلی در خانه مرد ثروتمند دارند خودشان را محدود به این نمی سازند و با حرص و ولع سیری ناپذیر نقشه ازدواج پسرشان با دختر خانواده ثروتمند را در سر می پروارنند. بعد صحبت از اغوای شوهر و جایگزین شدن دختر  خانواده فقیر به عنوان همسر خانه مجلل را مطرح می کنند. پدر فقیر هم از آن پس به راه اندازی شرکتی بزرگ با ۴۰۰ کارمند می اندیشد.

کارگردان هوشمند، با حوصله تمام، حرص و طمع را که یک امر ذاتی در انسان است را به تصویر می کشد و پایان قصه را طوری می چیند که خانواده فقیر بعد از فروپاشیدن و لو رفتن، دوباره به صف میلیونها مستاجر فقیر شهر بپیوندند.

با این وجود در ضمن می بینیم خانواده فقیر در عین حال انگل نبودند. آنها با وجود اینکه ناعادلانه به شغل شان دست یافتند ولی عملا در خانه ارباب به عنوان مستخدم و راننده و معلم مشغول کار بودند. در کارشان هم مهارت نسبی داشتند.

خانواده ثروتمند هم با اینکه ساده و غربزده و لوس نشان داده شدند … ولی در نهایت آدم های معمولی با آرزوها و لذت های معمولی بودند. آنها هم انگل نبودند. پدر خانواده مرد میانسال تحصیلکرده ایی بود که یک شرکت مربوط به دنیای تکنولوژی داشت. به خانواده فقیر هم خوب پول می دادند.

برای همین به نظر من این فیلم، پولدار یا فقیر انگل ندارد. کارگردان فیلم، زیاده خواهی مداوم انسان را به نمایش می گذارد بدون اینکه به دام  شعار مردم پسند «پولدار بد است یا فقیر بد است» بیفتد.

کارگردان فیلم به نوعی دارد می گوید  زیاد خواهی و بی عدالتی در هر شهر و روستای سیاره ما در همیشه تاریخ بوده است. همه ما به خاطر ذات زیاده طلب مان اگر بتوانیم ارباب و استعمارگر می شویم. مهم ولی این است که نتیجه و دستاورد زیاده خواهانه افراد در نهایت به نفع بشر خواهد بود. چون زیاده خواهی عملا موتور تحول تمدنی بشر است 

Written By
More from Saide Kardar
۴ مرد خلافکار برلینی و یک دختر
همه شهرهای تقریبا بزرگ دنیا فستیوال فیلم بین المللی دارند و به نظر...
Read More