من فارغ التحصیل رشته روانشناسی هستم اما تمرکز تحصیلاتم در باره مردم شناسی است رشته ایی که در غرب آن را با عنوان Psychological Anthropology می شناسند. تحقیقات خودم و ادعایی که داشتم و باید از آن برای فارغ التحصیل شدن دفاع می کردم در باره نقش فرهنگ، تاریخ،اجتماع و حتی مذهب در خواب و و رویاهایی است که افراد یک جامعه دارند.
برای مثال، تحقیقاتی ثبت شده است که مثلاً نشان می دهد جوانان آلمانی، بخشی از کابوس و رویاهای شان در باره تنشی است که در جامعه در باره آلمانی بودن افراد وجود دارد. فرزندان مهاجرین به نوعی در حالت معلق به سر می برند چون در آلمان به دنیا آمدند و بزرگ شدند ولی حس می کنند جامعه آلمانی آنها را هنوز به عنوان خودی نمی پذیرد. همین احساسات در بین جوانان آلمانی الاصل هم وجود دارد که با مهاجران بزرگ شدند و تفاوتی بین خود و آنها حس نمی کنند و خواب و رویاهایی دارند که مربوط به همین مسئله است.
رویا و کابوس مربوط به کشته شدن بی دلیل در حملات مسلحانه افراد پریشان نیز به بخشی از کابوس و رویای امریکایی ها افزوده است. حتی قبایل قدیمی بومی آمازون که دور از تمدن معاصر زندگی می کنند هم نشان داده اند که حضور قدرتمند سفیدپوستان یا مبلغین مذهبی غربی چه نقشی در به هم زدن انواع خواب و رویاهای شان دارد.
در طی ۵۰ سال گذشته، متاسفانه خاورمیانه و ایران دستخوش تغییرات شدید اجتماعی شدند. جنگها و خشونتها آنقدر وسیع و عمومی است که شکی نیست کابوس و رویاهای زیادی وارد خواب مردم این مناطق شده است.
متاسفانه در مدتی که در ایران بودم با وجود کنجکاوی های مداوم، نتوانستم در دنیای تحقیقات دانشگاهی در رشته روانشناسی یا جامعه شناسی یا حتی مردم شناسی، تلاش هایی در این زمینه بیابم. آن هم در کشوری مثل ایران که یک جنگ ده ساله و یک دوران طولانی انواع نگرانی ها و نامطمئن بودن زندگی شخصی را شاهد بوده است.
در طی یک سال اقامت موقت در ایران به سهم خودم و به شکل غیرآکادمیک سعی کردم نمونه هایی از کابوس و رویاهای ایرانیان جوان را ثبت کنم ولی به خاطر پراکندگی شیوه سنجش و نمونه برداری نامنظم، قادر به استفاده از آنها نیستم.
اگر افرادی را در بین خودتان می شناسید که در حال تحصیل در رشته های علوم اجتماعی و روانشناسی هستند ترغیب کنید در باره این موضوع بیشتر وقت بگذارند. حتماً مشکلاتی یا محدودیت هایی خواهند داشت ولی اکثریت جامعه ایرانی یاد گرفته است به شیوه های خلاق قوانین و دستورات را دور بزنند.
تشخیص اینکه چه چیزهایی روزمرگی یک جامعه را مختل و بحرانی می سازد زیاد سخت نیست. یک جامعه اما برای کاهش آسیب های مربوط به زندگی در یک جامعه بحران زده، می تواند به طور فردی از تنش ها بکاهد اگر بداند چه مسائل اساسی، روان یک اجتماع را حتی در خواب و رویا هم می آزارد.