۱ – اگر یاد بگیریم به بازخوانی خواب های مان نائل گردیم می توانیم با بخش های از وجودمان هم که همیشه پنهان هستند نزدیک می شویم.
۲ – بعضی از خوابها گذرا و بی اهمیت جلوه می کنند و شانس فراموشی شان بیشتر است. اما این نوع خوابها و حتی کابوس ها در حقیقت تاکید بر اتفاقی است که می بایست برای ما مهم باشد ولی سرسری از آنها عبور کرده ایم.
۳ – خواب هایی که می بینیم فقط بازسازی اعمال روزانه ما نیستند. بخشی از آنها مشغول حل مسائلی هستند که در طی روز به نظر غیرقابل حل می رسند. بسیاری از اکتشافات و اختراعات و نوآوری ها، در طی خواب دیدن ها، به دست می آید.
۴ – یادآوری و تفسیر خواب های ما می تواند بخش های عجیب و غیرمنتظره ایی از هویت ما را را به روی ما بگشایند که خواسته یا ناخواسته آنها را انکار کرده ایم.
۵ – معنای خواب های ما پوشیده و نامفهوم به نظر می رسند چون حقایق و نیت های خواب های ما، می توانند بر هم زننده آرامش و امنیت باشند. بازنگری و تفسیر و شناخت رمزهای آنها، مسیر جالب و جدی برای دستیابی به هویت درونی خودمان است.
۶ – خوابها و رویاها و کابوس های ما بی معنا نیستند. در درون خواب دیدن های هر کدام ما پر از ایما و اشاره و نماد هستند که مختص ژن ما هستند. کشف و تفسیر آنها به شناخت بیشتر ریشه ژنتیک خودمان منجر می شود.
۷ – خواب و رویاهای مان مهم هستند چون بخشی از آنها محصول دلمشغولی های مداومی هستند که شخصیت ما درگیرشان هستند. آنها رویاها و آرزوهایی هستند که به دلایل بسیار نمی توانیم ابراز کنیم. آنها دغدغه های ناخودآگاه ما هستند. محلی که تابوها و گناه ها و ترس ها و امیال سرکوب شده ما در آن انباشته می شوند.