سئوالاتی که در زندگی، در حین یافتن کار، یا شروع یک ماجرای جدید در زندگی روبرو می شویم گاهی می توانند بی ضرر و حتی ساده باشند و گاهی نیز قلب را به تپش وا می دارند یا زبان آدم، بند می اید.
بخشی از شخصیت مردان در این نهفته است که چگونه در لحظه، از خود واکنش نشان دهیم و به عبارتی قادر باشیم روی پای مان بایستیم. قابلیتی که به ما اجازه می دهد فی البداهه پاسخی برای سئوالات غیرقابل پیشبینی در ذهن خود بیابیم.
سئوالات مشخصی که از آدم می شود مقدمتا برای دریافت یک جواب از ما است ولی در اغلب موارد سئوال کننده می خواهد بفهمد نظر ما در باره موضوعات مشخص چیست. می خواهد بفهمد شعور ما در کجای دنیا ایستاد است. می خواهند بفهمند چقدر اعتماد به نفس داریم. چقدر با شخصیت و هویت خود راحت هستیم.
بنابراین، سئوالات می تواند بی نهایت متنوع باشد و بی شک هیچکس قادر به جوابگویی برای همه آنها نیست. پس در درجه اول، این قرار را با خود بگذاریم که ضمن فهمیدن درست هر سئوال، جوابی را تهیه ببینیم که گویای شخصیت و روحیه و شعور ما است.
این تکنیک ها کمک می کند مسلط تر و کامل تر، خودمان را ضمن جواب دادن به سئوال ها، معرفی می کنیم:
1- همیشه برای جواب دادن برای خود وقت بخریم
برای این کار راه های ساده و محترمانه ایی وجود دارد. ما می توانیم از سئوال کننده درخواست کنیم که سئوالش را تکرار کند. خودتان شاید متوجه نشوید ولی مغز ما گاهی نیاز به چند ثانیه بیشتر دارد تا به جواب دلخواه و برآمده از شعورمان برسد.
ما می توانیم بپرسیم که سئوال شان را کمی توضیح دهند. چون هم سئوال ها می توانند پیچیده و دارای چند جنبه باشند و هم نحوه سئوال کردن ممکن است ماهرانه و رندانه باشد. به حدس و گمان، پاسخ ندهید. مغز ما اگر بداند چه کار مشخصی باید انجام دهد خیلی سریعتر از درون آرشیو ذهن، به دنبال راه حل می گردد تا اینکه مردد باشد که اصلا باید دنبال چه چیزی بگردد.
یک واکنش مفید دیگر این است که سئوال طرف مقابل را به صورت فشرده و متمرکز از دید خودمان تکرار کنیم. با این کار هم مطمئن می شویم که منظور سئوال کننده چه بوده است هم دوباره در مسیر تهیه وقت بیشتر برای جواب دادن قرار می گیریم.
برای کارهای معمولی، سئوال های تکراری وجود دارد که جواب های مشخصی برای هر کدام در کتاب ها و سایت های مخصوص این کار موجود است نظیر اینکه:
چرا می خواهی با کمپانی ما کار کنید؟
چه کیفیتی و تخصص دارید که به کمپانی ما کمک می کند؟
سئوالاتی هم هستند که مثلا در یک خواستگاری رسمی یا آشنایی در شبکه اجتماعی یا در کافه ها صورت بگیرد که مشخصا مربوط به شریک زندگی و دوستی ها است نظیر:
نظرت در باره شاغل بودن شریک زندگی چیست؟
در باره فرزند داشتن چه حسی دارید؟ آیا فرد حسودی هستید؟ و …
سئوالات می تواند برای درخواست شغل مدیریت در سطح های مختلف باشد. سئوالاتی در باره قدرت آموزش دهی و کار جمعی و تجربیاتی که برای شغل تان لازم است و …
برای این نوع سئوالات که هم به ظاهر ساده هستند و هم قضاوت کاملی در باره شما را ارائه می دهد شاید بهتر است سئوال را به چند قسمت تبدیل کنید و با تقسیم آن به چند انتخاب، غیرمستقیم جواب دادن را بی ضرر بسازید.
اگر یک نفر از شما به خاطر رفتاری ناراحت شده است و به روی تان آورده است با این تکنیک سئوالش را به جند قسمت کوچک تبدیل کنید که ایا خنده بی اراده ام ناراحتت کرد؟ یا وقتی سرم را برگرداندم و پاسخی ندادم یا وقتی در حین ابراز احساس، جانب یک نفر دیگر را گرفتم؟
اگر مصاحبه کننده از شما پرسید چرا درخواست قرارداد فروش خدمات شما از طرف شرکت رقیب ما با شکست روبرو شد برایش توضیح دهید که، بسته نشدن قرارداد مورد نظر یک شکست نبود چون هم فرصت آشنایی ما برای شان میسر شد و هم باعث شد آنها کنجکاو همکاری در قراردادهای آتی باشند.
گاهی با سئوالاتی روبرو می شوید که پاسخ دادن به آن مساوی است با عبور از مرام و اخلاق … ممکن است از شما پرسیده شود ضعف های درونی مدیر شرکتی که کار می کردید چیست؟ یا نظرتان در باره شایعاتی که در باره یک فرد مشخص وجود دارد و شما از آن اطلاع موثق دارید چیست.
برای این نوع سئوالات که حریم شخصی یا حیثیتی یا حرفه ایی ممکن است شکسته شود می توانید ایستادگی کنید. در بهترین حالت می توانید بگوئید که من نمی خواهم در باره این موضوع حرف مشخصی بزنم ولی اطلاعات و دانش من در این زمینه حتما به شکلی مفید بروز خواهد کرد.
اگر بعضی سئوالات نیات پنهانی دارد و شما آن را حس می کنید سعی کنید قط یک بخش از آن را به صورت کلی توضیح دهید که جوابی عمومی است و ضرری برای هیچکس ندارد.
یادتان باشد که در اکثر موارد افراد سئوال کننده آمادگی ذهنی دارند که به بعضی سئوالات نخواهید یا نتوانید جواب دهید. برای همین اگر واقعا حرف مشخص و بارزی ندارید لازم نیست سطح جوابگویی تان را پایین بیاورید. خیلی راحت بگوئید سئوال تفکر برانگیزی است و در باره اش به طور جدی فکر خواهید کرد.
بعضی مواقع می توانید برای عبور از سئوالی که به درستی جوابش را نمی دانید و یا راحت نیستید پلی بزنید به یک سئوال قبلی یا موضوعی که برای تان جالب یا مهم است و تمرکزتان را روی پاسخ دادن بر آن بگذارید. این روشی است که اغلب سیاستمداران انجام می دهند.
همه ماجرا و موفقیت تان در برابر سئوال های زندگی در این است که در قدم اول با اعتماد کامل، صمیمانه، شعور و منطق خود را به نمایش بگذارید. تکنیک های که مطرح شد برای این است که راهی بیابید تا به بهترین شکل ممکن، خودتان را معرفی کنید.
Thinking On Your Feet: How to Answer Difficult Questions
Source:
Thinking on Your Feet: How to Communicate Under Pressure by Marian K. Woodall
image source