خارج نشین ها را یک استان وطن بدانید که مثل هرنقطه کشور همه نوع آدمی دارد. ولی در ضمن یک هویت کلی هم دارد و آن وطن پرستی و آرزوی بهروزی برای ایران هست.
حتما خیلی از ما خارج نشینان وطن دومی هم داریم. فرزندان ما در این سرزمین ها به دنیا می آیند. این سرزمین های میزبان، پناهگاه ما هستند. من همه بزرگسالی ام را اینجا طی کردم.
با این وجود، ما خارج نشینان شاخه ایی از درخت وطن هستیم که به خاطر یافتنِ نور آفتاب، به هر سویی کشیده شدیم ولی ریشه ما درخت تنومند و کهنسال وطن است.
به نظر می رسد دیواری از ما کوتاهتر پیدا نمی شود. یک عده میگویند خارج نشین ها از دور میگویند لنگش کن… عده ایی مدعی اند ما طرفدار بمباران ایران هستیم. یا دوست داریم ایران تحریم شود… هر روز به هر دلیلی این لقب «خارج نشینِ» مورد بی لطفی قرار می گیرد. انگار ما نوعی کیسه بوکس برای رنج و بحرانی هستیم که شهروندان داخل کشور دست به گریبانند.
ما خارج نشین ها تقریبا ده درصد جمعیت ایران هستیم. واقعا هم سعی می کنیم در کشور میزبان، نماینده خوبی برای ایران باشیم. کمترین خلاف و جرایم را داریم. کمترین درصد زندانی ها و معتادان یا حتی بیکاران را داریم … تحصیلات عالیه داریم. دکتر و متخصص، معمار و مهندسان ایرانی در همه جا هستند. راننده اتوبوس، پلیس، وکیل، مشاور خانواده و بقال و نجار و فضانورد سرزمین های میزبان هستیم.
سی سال پیش شاید امکان و تکنولوژی اش نبود که مهاجران این همه مرتبط و مطلع از سرزمین مادری باشیم. من هر هفته با مادرم ویدئویی حرف می زنم. با این سطح از ارتباطات گسترده، انگار که در یک شهر دیگر وطن زندگی می کنیم. به همه اخبار مسائل داخلی و هنر و فرهنگ معاصر وطن دسترسی داریم.
ما هر شب معمولا غذای ایرانی درست می کنیم. آخر هفته ها شاید رستوران ایرانی می رویم. سلمانی و دکتر و بساز بفروش ما ایرانی است. ترانه ایرانی می شنویم. روزنامه ایرانی می خوانیم… مدام در هر جمع دوستانه و فامیلی در باره کشور مادری مان بحث می کنیم.
ما همیشه طرفدار اعتراضات مدنی مردم ایران برای زندگی شرافتمندانه و داشتن مدیریت سالم و کارآمد هستیم
با ما به از این باشید. ما همیشه خیر شما را می خواهیم و نگران تان هستیم.