مشروب گیر آوردن تو ایران اصلا وضعیت مشخصی نداره. هم مطمئن نیست و هم زیادی گرونه. شانس میاری یک فروشنده پیدا می کنی. می شناسیش و اعتماد داری و در دسترس هست. زیاد نمی خری. می تونی آروم بنوشی و هول نزنی. بعد به هزار دلیل غیبش میزنه. لو میره یا اصلا دیگه نیست. اونوقته که به ناچاراز آدمای دیگه می گیری. ناچاری زیاد زیاد بگیری که باشه برا روز مبادا ولی وقتی هست همه اش رو می نوشی. اصلا یه وضعیه… اینا البته یه طرف، این اواخر وقتی عرق می خورم گریه ام می گیره. نمی دونم چرا؟
آصف عزیز
گریه کردن بعد از مصرف مشروب یک اتفاق همگانی بین زنان و مردان است. می گویند برای مردان ودکا بیشترین غم و طبیعتا گریه را در پی دارد و برای زنان شراب …
انواع مشروبات، احساسات مختلفی را با سرعت های مختلف و بخصوص به خاطر وضعیت زندگی مان در آن لحظه، در بدن مان ایجاد می کند. یعضی ها پرخاشجو می شویم. بعضی ها لوده می شویم و بعضی ها هم ( مرد و زن نمی نشناسد) گریه می کنیم.
می گوید الکل می تواند موقتا سپر دفاعی در برابر ناملایمات روزمره زندگی ایجاد کند. البته اگر کنترل شده و خیلی محدود مورد استفاده قرار بگیرد.
بشر موجود حساسی است و میلیونها دلیل همیشه برای انسان ها وجود دارد که ناراحت و افسرده و خشمگین باشند. مصرف الکل و هر نوع مواد که قدرت تاثیرگذاری مستقیم بر روحیه و ذهن ما دارد در قدم اول به افزایش حس خوب و شاد می انجامد.
مشروب در شروع مثل داروهای مسکن یا ضدافسردگی عمل می کند ولی به خاطر تاثیرات زیادی که بر روح و جسم می گذارند در ادامه، زندگی را برای انسان نیازمندِ تسکین، بدتر می کند.
خیلی ها مشروب را برای تفریح و افزایش لذت لحظه ایی نیز می نوشند ولی به خاطر نیازی که مغز برای استفاده مجدد و ایجاد حس خوب مصنوعی پیدا می کند. بعد از مدتی آدم ها روحیه شاد بودن شان فقط با نوشیدن مشروب، میسر می شود. این یعنی انسانها، شادی شان و احساس حتی معمولی شدن شان مشروط به نوشیدن الکل می شود.
الکل چه در دسترس باشد چه مثل موقعیت تو در وضعیت ایران، که با ریسک و دردسر و خطر مسمومیت فراهم می شود به هر حال برای میلیونها انسان، خانه خراب کن بوده است.