متفکر و مورخ امریکایی Rebecca Solnit بیش از 15 کتاب در باره موضوعات اجتماعی نوشته است.جدیدترین کتاب امید در دوران تاریک» نگاهی دارد به تعریف همیشگی خوشبینی و بدبینی و بر اساس آن سعی می کند برداشت جدیدی از امید ارائه دهد.
او معتقد است در دوره بسیار غیرعادی و شگرفی از زندگی بشر به سر می بریم و اتفاقات ناگوار به طور روزمره در معرض دید همه ما است. رسانه های اصلی جهان مدام مشغول به تصویر کشیدن جنگ، مرگ و میر و تصادف در سراسر جهان هستند. اخبار بد جالبتر هستند چون در لحظه اتفاق می افتد. اما اخبار خوب، تاثیرات شان را درازمدت نشان می دهند.
Rebecca Solnit معتقد است مشکل انسان این است که هم به طور فردی و هم به صورت اجتماعی به دنبال زندگی بهتر است. تلاقی منافع فردی و خیر جمعی، همیشه به ضرر یکی از این دو گروه خواهد بود ولی در درازمدت، این تمدن بشری است که صاحب نهایی هر دستاوردی خواهد بود.
اRebecca Solnit معتقد است دیدن دنیا با عینک خوشبینانه یا فقط بدبینانه، باعث ایجاد یک واکنش مشابه می شود. بدبین ها معتقدند خرابی از سر گذشته است و ما اسیر و شکست خورده و کنترل شده ایم. از دید خوشبین ها همه چیز قرار است به هر حال خوب شود و بگذاریم مسیر طبیعی اش را طی کند. مهم این است که در هر دو حالت، کاری از دست ما ساخته نیست.
انسان هم طماع است و هم بخشاینده، هم بدبین و هم امیدوار… تمدن بشر همواره از یک سو توام است با طمع و جنایت و از سوی دیگر همکاری جمعی و افزایش شیوه های بهتر اعتراض و انتقاد …
امید داشتن یعنی دیدن همزمان بد و خوب و پذیرش این واقعیت که مسیر از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. امید داشتن مثل دیدن جاده ایی است که با همه دشواری ها، بن بست ندارد.
Rebecca Solnit on Hope in Dark Times