نگران منزوی شدن برادرم هستم

 

nJ6WQM4

سنگ صبور محترم:
من دختری 25 ساله هستم ولی درست از 9 سالگی، پدر و مادرم بعد از چند سال طلاق عاطفی، رسما ازهم جدا شدند و ما ارتباط مون رو با پدرم از دست دادیم. مادرم هم به دلیل بیماری روحی که داشت و هنوز هم دارد قادر به بررسی امور ما و ایفای نقش مادری نبود. به همین دلیل از همون سالها، وظیفۀ مراقبت و حفاظت برادر کوچکترم رو من به عهده گرفتم و بیش از نقش خواهر، براش مادر و برادر بزرگتر بودم.

وقتی که تو سالهای مدرسه توسط پسرهای دیگه مورد تهاجم قرار میگرفت و اذیت میشد من به تنهایی ازش دفاع کردم و حتی راه و روش دعوا کردن و دفاع از خود رو هم از من یاد گرفت. اما از زمانی که من مهاجرت کردم و از خانوادم دور شدم، برادرم به خاطر شرایط خانه، تمام ارتباطات و دوست هایش رو از دست داده و درست سه ساله که کاملا خونه نشین شده و جز من ارتباطی با دنیای بیرون نداره.

این اواخر چیزی که من رو بسیار نگران میکنه اینه که برادر 22 ساله من، هنوز هیچ ارتباط هر چند سطحی با با جنس مخالف نداشته. نه توانایی آشنا شدن با دخترها رو داره و نه دانش و اطلاعات کافی در مورد امور جنسی … از اونجایی که برایش همیشه برادر بزرگ بودم، در هر زمینه ای با من کاملا راحته و صحبت میکنه.  اما به وضوح می بینم که این اواخر برادرم به سمت کمبود اعتماد به نفس برای پیش قدم شدن و شناختن جنس مخالف حرکت میکنه.

من سعی کردم کمی در این زمینه کنجکاوش کنم تا شاید این باعث حرکت و اشتیاقش بشه. اما از طرفی هم میترسم که با هل دادنش به این سمت دچار هرزه گری جنسی بشه. متأسفانه من ساختار فکری آقایون رو در این زمینه نمیشناسم و برای کمک به برادرم کاملا به درماندگی رسیدم. میدونم ان وظایف بعهده پدر و یا مادر هست، اما ما از هر دوی این کمک ها محرومیم و فعلا هم امکان دیگه ای جز مطرح کردن این سوال در این بخش نداشتم. خوشحال میشم اگر به من اطلاع بدید که باید با یک جوون بی تجربه و فاقد اعتماد به نفس چه کنم تا در اینده دچار سرخوردگی جنسی و انزوای اجتماعی نشه.

 

شقایق عزیز

نگران بودن خوب است و بدترین سناریوها را دیدن کاری است که همه والدین و اعضای مسئول در خانواده ذاتا انجام می دهند. اما نگرانی یکطرف و انتقال حس ضعف و ناتوانی به فردی که برایش احساس مسئولیت می کنیم  یکطرف…

او باید برود بیرون و سرش، مدام به سنگ بخورد و از اشتباهاتش صدمه هم ببیند. مهم این است که ماوایی دلداری دهنده و مشوق چون تو در زندگی اش باشد.  او مرد جوانی است که حتما بخشی از خصوصیات قوی تو را در خود دارد. او هم در مدرسه و اجتماع و اینترنت می بیند و یاد می گیرد و به یک تشخیص عمومی از موقعیت خودش در پیرامونش می رسد. این حقیقت را در نظر بگیر که این نوع مسائل جوانان، معمولا از محدوده والدین خارج است و اکثر تجربیات و دانستنی ها مستقلا صورت می گیرد.

مواظب باش که تصویر عاجز و ضعیفی  از برادرت نداشته باشی و مدام آن را در برابرش قرار ندهی …

همانطور که خودت گفتی شاید شرایطی که دارد کمی زمینگیرش کرده است پس برای همین، حق ریسک های کوچک را از او نگیر. مهم برای هر فرد این است که شانس بیاورد و یک فرد مسئول و دلسوز نظیر تو در زندگی اش باشد. دوست و همراهش باش. بگذار اعتمادش به خودش بیشتر شود و تجربیات تلخ و شیرینش را با تو در میان بگذارد.

یکبار زندگی می کنیم و قرار نیست هر انچه که به ما ارزانی داشته شده است شسته و رفته و بدون خدشه  پس بدهیم. احساس و عاطفه و قدرت اجرای تصمیم های درست و غلط را دست نخورده نگه نداریم. اشتباه یکی از موثرترین وسایل شکل گیری شخصیت و هویت همه ما است.

Written By
More from بهمن
دوران چلچلی مردان و قصه هایی که می بافند
من ۲۶ ساله هستم. این اواخر با آقایی تقریبا ۴۵ ساله در...
Read More