تقریباً همه حیوانات روی زمین، فقط برای «تولید مثل» فعالیت جنسی دارند ولی بشر و نوعی میمون به نام « بابون » به دلایل دیگر هم رابطه جنسی ایجاد میکنند.
ما سکس داریم چون لذتبخش است، سکس داریم تا پیوند عاطفی مان با دیگری محکمتر شود. سکس داریم چون میخواهیم احساس غرور کنیم. ما برای رقابت، حسادت، کنجکاوی و گاهی نیز برای بچهدار شدن به رابطه جنسی متوسل میشویم.
ما البته در سایر مواقعی که سکس نداریم همچنان درگیر تخیلورزی، برنامهریزی برای داشتن سکس بعدی و یادآوری سکس قبلی هم هستیم.
درکنار همه این رفتارها، تلاش جدی داریم بدن و قیافه ما خوشایندتر جلوه کند. به تجربه دریافتیم که وضعیت مالی بهتر و موقعیت اجتماعی، شانس دستیابی مان به سکس را بیشتر می کند.
حتی آن وقت ها که مستقیما در باره سکس فکر نمی کنیم خودمان را برای سکس بهتر و بیشتر اماده می کنیم. لباس زیبا می پوشیم. موسیقی عاطفی و رمانتیک گوش می دهیم. قصه و شعر میخوانیم. با این نوع فعالیت ها، بر سرمایه فرهنگی مان هم می افزائیم تا خواستنی تر و در معرض دید بیشتر باشیم.
ما به عنوان یکی از موجودات رسته پستانداران، تحول خود را مدیون میل نوجویی و تنوعطلبی جنسی هستیم. این تمنا انگیزهبخش شجاعت اجداد اولیه ما شد تا از قبیله خود جدا شوند و در پی یافتن شریک جنسی جدید، به قبیله و محل جدید بپیوندد. تمایلی که باعث جنگها و صلح های بیشماری شده است. جنگها یکی از دلایل اصلی توسعه تکنولوژی بشر بوده اند. صلحها نیز آغازگر تنظیم قراردادهایی شدند که سود و منفعت دو جانبه را بین انسانها رواج داده است.
وقتی برای بشر سکس فقط محدود به تولیدمثل نبود و در ضمن منحصر به از اعضای قبیله خود نبود شبیه پرتاب سنگی گشت در مرداب حیوانی اولیه که باعث به وجود آمدن تنوع عظیم انسانها و ترکیب تمدنها شده است. از این زاویه دید، نوجویی جنسی، تحولی بود که ما را از سایر جانوران متمایز ساخت.
mage source
https://medium.com/