رسم قشنگی نیست که زندگی را به کامشان تلخ کنیم اما تا قلبشان ایستاد، بگوییم فلانی به «تیم منتخب بهشت» اضافه شد. اگر پنج درصد حرمتی که الان برای هادی نوروزی قائلیم را قبل از مرگش ادا میکردیم، احتمالاً عروسی پسرش را هم میدید.
یا این جماعت خندان که دیروز با سد معبر و مزاحمت در میدان تجریش و آلودگی صوتی در بیمارستان، «تشییع جنازه نمادین» راه انداختند چرا نمادین نمیروند درب منزل اکبر کارگرجم (استقلال و تیم ملی) که شیمی درمانی کرده، حالش را بپرسند؟ نمادین سراغی از منوچهر شفقت یان (پرسپولیس و تیم ملی) نمیگیرند که لبهایش را دوخت.
منتظریم به «تیم منتخب بهشت» اضافه شوند؟ اگر تیمی به نام «منتخب بهشت» وجود داشته باشد، متاسفانه با توجه به درگذشت یوهان کرویف، یاشین، آلفردو دی استفانو، دکتر سوکراتس، چزاره مالدینی و…، احتمال استفاده از بازیکنان ایرانی کم است.
اگر کشتیگیر هستید، عبدالله خدابنده را الان ببینید که بستری شده. احد برنجی در دوومیدانی که یک عمر دوید تا به انزوا برسد! ایرج خدری ملی پوش دستفروش بسکتبال، حمید حقبین در والیبال که گفت چشمم به دیوار خانه خشکید و کسی نیامد عیادت.
شاید از تمام رشتههای ورزشی، شما هم نمونههایی را بشناسید. جای سرک کشیدن از پشت پنجره غسالخانه و مشارکت میلیونی در مراسم . خاکسپاری، تا زندهاند حالشان را بپرسیم، یا حداقل حالشان را نگیریم