توریست های وطنی و افسانه دختران خارجی

شنیده بودم که بعضی ها هر چند وقت یک‌بار به خارج می روند به قصد سکس با فاحشه‌ها. اما تجربه‌ی زندگی دو ساله در یکی از کشورهای همسایه‌ ایران که خودفروش حرفه ای به صورت آشکار و گسترده ندارد من را با شکل دیگری از سکس توریسم آشنا کرد. من متوجه شدم از دید توریست‌های وطنی، هر دختری در خیابان های خارج، بالقوه‌ یک فاحشه است.

یعنی این‌که آن‌ها در گشت و گذارشان به دنبال زن‌هایی که کارشان فروش سکس است، نمی‌گردند. هر خانم و دختری در خیابان، که اگر تابستان باشد لباس باز و راحتی هم پوشیده، گزینه‌ای است برای تخت‌خواب.

مثلا یک رستوران‌دار ایرانی تعریف می‌کند: « بعضی از مشتری های ایرانی رستوران از همان ابتدا که می نشینند و سفارش می هند هر لحظه به بهانه‌ای دختر گارسون را که اهل کشور میزبان است، صدا می‌زدند و سعی دارند دست‌ یا جاهای دیگر بدن‌اش را لمس کنند. آخر هم به او شماره  می دهند» در صورتی که رستوران و گارسون در تعریف عمومی جایگاه مشخصی دارد. محل غذا خوردن است و جایی که کارکنان‌اش براساس چارچوب شغل‌شان به همه در زمینه‌ی خوردن غذا سرویس می‌دهند. توریست‌های ما اما در رستوران دنبال سکس می‌گردند.

این اتفاق محدود به رستوران هم نمی شود در فروشگاه ها، جایی که فروشنده‌ی ساده که از قضا دختر است، به وظیفه‌اش، وزن کردن میوه‌ها، می‌پردازد.  توریست های وطنی بارها به او مراجعه می‌کنند. برای وزن کردن هر چیزی، حتی نان را برای وزن کردن پیش او می‌برد و در مقابل واکنش و خنده‌ی دختر، کیفور، به نوعی از لذت جنسی دست می یابند.

این ارضاء را برای این نوشتم که هیچ‌کدام از سکس‌توریست‌ها، با این روش، با این‌طور لوندی کردن و شماره دادن، به خواست‌شان که رابطه‌ی جنسی است، نمی‌رساند. در حقیقت، جمله «تو خارج دخترا آماده‌ی سکس هستند» واقعا افسانه است. هر دختری که در خیابان راه می‌رود و احتمالا پیراهن نازک به تن و دامن کوتاهی به پا دارد، نیتی برای فروش بدن خود ندارد.

دخترها در خارج از ایران، لااقل در این‌جا، برای دوست شدن، رابطه برقرار کردن و هم‌آغوشی و سکس و چیزهای دیگر، اصول و شرایط خودشان را دارند.  با یک شوخی که تازه به زبان بومی توریست بیان می‌شود و چشمک زدن و شماره دادن، از خود بی‌خود نمی‌شوند و مثل تن فروش های حرفه ای لباس از تن در نمی‌آورند.

این مدل سکس توریست های ایرانی به دنبال فروشنده‌گان سکس نیستند. آنها بخش داد و ستد مالی را از سکس حذف کرده‌اند و بر اساس تعریفی که از خارج کشور دارند همه زنها را به چشم یک سوژه جنسی، قابل دسترس می دانند. مهم‌تر، با این‌که در جست‌وجوی‌شان به عمل و رابطه‌ی جنسی، به نتیجه‌ی مورد نظر نمی‌رسند اما انگار ارضاء می‌شوند. راضی‌اند از لبخند و خنده‌ی گارسون و فروشنده که جزو ملزومات «مشتری‌داری» شغل های معمولی است.

 

Image source

http://www.chaos-mag.com/new-york-fashion-week-streets/

More from حامد احمدی
ستایش زیبایی یا متلک و مخ‌زنی
تابستان بود. در خیابان زرتشت قدم می‌زدم، کمی جلوتر دختری راه می‌رفت. رنگ و...
Read More