تاریخ تمدنهای بشری و البته جنگهای که باعث اوج و سقوط شان شده است همیشه با کشتار مردان جوان «پیاده نظام» همراه بوده است. همیشه تلویحاً اعلام می شود مردان اشکالی ندارد عصبانی و پرخاشجو باشند یا پرخوری کنند یا نظافت کمتری به خرج دهند. از همه مهمتر، از کودکی مردان را تربیت می کنند که نباید احساس خود را بروز دهند. گریه کردن که گریزی است از احساسات منفی نظیر خشم، نفرت و حتی حسادت، برای مردان جایز نیست.
در میان موج جدیدتر کتابهایی که در این باره زنگ خطر را به شکل مستند به صدا در آورده است میتوان به اثر روانشناس امریکایی ویل کورتینی به عنوان «مردانگی و مرگ» اشاره کرد. او به کمک آمارِ نشان میدهد که به شیوهای سیستماتیک، همه موسسات موجود در اجتماع نظیر خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار و حتی رابطه زناشویی، بر طبق سنتهای از پیش تعبیه شده، دست به دست هم میدهند تا مردان بیشتر بمیرند و کمتر عمر کنند.
او با گردآوری و مطالعه بیش از ۲ هزار تحقیق، موفق شده است ۱۰ دلیل اصلی برای درصد بالای مرگ و میر و داشتن بیماریهای مزمن در مردان جامعه را شناسایی کند. دکتر ویل کورتینی توانسته است به گونهای دقیق نشان دهد اکثر ناهنجاریهای اجتماعی نظیر قتل، جنایت و خشونت انجام شده توسط مردان به خاطر «بد بودن» خیلی از آنها نیست. او معتقد است این اعمال ناهنجار، توقعاتی است که به صورت ریشه دار بر دوش مردان گذاشته شده است.
این حقیقت که از هر چهار خردسال فوت شده در امریکا، سه نفرشان از پسران هستند به خودی خود موید این واقعیت تلخ است که رفتارهای ریسک پذیرندهای که جامعه تعیین کرده است تاثیر مرگباری بر زندگی بشر مذکر دارد. مردان کمتر از زنان، به مطب دکتر میروند. مردان دربازگویی مشکلات روحی خود به روانپزشکان خودداری میکنند. سیگار و مشروب بیشتری مصرف می کنند و … سریعتر رانندگی می کنند، در رقابت های مختلف به ضرب و جرح همدیگر می پردازند و …
مردان تن به کارها و فعالیتهای ریسک پذیر و خطرناک میدهند. جملاتی نظیر «پسرها را هر کاری کنید پسر هستند» به این باور تلقین شده دامن میزند که پسران و مردان درد و اذیت ناشی از سوانح کوچک را نباید بروز دهند. به پسران تلقین میشود که خطری آنها را تهدید نمیکند و این دختران هستند که در معرض همیشگی خطر هستند.
پسران همیشه به این امکان مفتخر هستند که در سنین کمتر، زودتر و بیشتر از دختران در بیرون از خانه میمانند و با تعداد بیشتری از افراد غریبه معاشرت میکنند. این امکان بیشک به افزایش قابلیتها، شانس، استقلال و پیشی گرفتن پسران منجر خواهد شد ولی به همان نسبت نیز مرگ و میر پسران زیر ۲۰ سال را به یکی از وسیعترین دلائل مرگ و میر جمعیت انسانی تبدیل میکند.
از دید دکتر کورتینی، تسلط فرهنگِ زور بازو و مردانگی در هر جامعهای بیشتر باشد درصد مرگ و میر و زندگی غیر تندرست پسران و مردان بیشتر میشود.
او در جرائد امریکایی با عنوان «دکتر مردان» شهرت یافته است در پایان کتاب خود راهکردهای مشخصی را نیز برای تغییر عادتهای ناسالم اجتماعی که منجر به تلفات و ضایعات وسیع در بین مردان میشود عنوان میکند.
تاکید اصلی او بر پرورش حس مهربانی و انتقال حس احترام به پسران است. به نظر او آموزش پیگیر پسران در باره سلامت بدن، آنها را به اهمیت تندرستی و حفاظت هر چه بیشتر خویش ترغیب خواهد کرد. او معتقد است پسران و مردانی که قدر و منزلت بدن خود را بدانند با انسانهای دیگر نیز مهربانانهتر رفتار خواهند کرد.
Dying to Be Men by Dr. Will Courtenay