بی اعتمادی بعد از طلاق

article

 

درود فراوان به سنگ صبور
من در بیست و چهار سالگی ازدواج کردم. همسرم را دوست داشتم. اوایل زندگی وضعیت بهتر بود. وقتی همسرم دانشگاه قبول شد اوضاع جور دیگری شد! زندگی متاهلی تبدیل به زندگی مجردی شد!

همسرم دوست داشت وقتشو با یکی از همکلاسی های دخترش بگذرونه! و به بهانه های مختلف بیرون از خونه باشه.
خوراک مشترک، رختخواب مشترک، تفریح و با هم بودن مشترک  ما کم کم تعطیل شد و فقط با هم همخانه بودیم. نقش من مهیا کردن لوازم تحصیل و مسایل مالی بود و دیگر همسر و حتی یک مرد هم برای او نبودم!

وضعیت ما بد و بدتر شد. مدام بحث و جدل و در حرکتی بی نظیر از خانه ی خودم بیرون شدم!
همسرم اعتراف کرد که هیچ وقت به من علاقه نداشته و فقط بعلت خلاصی از خانواده اش با من بوده!
بعد از سه سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفتیم و پروسه جداشدن ما یک سال و اندی بطول کشید!
بماند که خودش و خانواده اش با من چه ها کردن و نکردند!

حالا بعد از سه سال از جدایی با هیچ دختر و خانمی امکان ارتباط ندارم. از نزدیک شدن به جنس مخالف میترسم و از جهتی تنهایی و تنها بودن بشدت آزارم میده!
تمام وقتم برای کار گذاشته میشه تا شاید خلا تنهایی کمرنگ بشه!
لطفن به من کمک کنید

 

کاوه عزیز
.دنیا واقعا و عملا به آخر نرسیده است. حداقل برداشت مثبت اینکه باعث شد همه عمرت تلف نشود
شک نکن که تجربه هایی که برایش بهای سنگین پرداختی بخشی از لایه های شخصیت  مثبت تو خواهند بود، البته اگر به عکس العمل احساسی بدن خودت کمتر اعتنا کنی. نگذار تلخی و درد و انتقام و احساس شکست و خودکم بینی وارد شخصیتت شود.

این احساسات واکنشی و منفی که بسیار هم طبیعی است به درد هیچکس و بخصوص تو نمی خورد. یاد بگیر که فقط همت و نیت خودت را صرف بهترینها برای خودت و پیرامونت کنی. شاید بد نباشد که برای مدتی به دنبال رابطه جدی نباشی. متین و آرام هدف های دیگری را پیگیری کن.

کاوه عزیز امیدوارم این آخرین باری باشد که در باره این ماجرا با این لحن حرف می زنی. تو نیازی به نشان دادن شکستی که خوردی به هیچکس نداری حتی برای لذت انتقامی که در بد بودن طرف مقابل به دست می آوری. تو احساس ترحم لازم نداری. احساس انزجار هم جز نفی و بدبینی روح و روان تو ندارد.

در باره دلیل جذبت به او فکر کن تا دوباره مار گزیده نشوی … اصلا و ابدا فراموش نکن که این شکست زناشوی نتیجه یک رابطه دو طرفه بوده است و با قاطعیت تمام به دنبال اشتباهاتی که خودت مرتکب شدی هم باش.

آخر از همه اینکه تو فراورده همین جامعه هستی و بی شک انسان شبیه تو هم از جنس زن وجود دارد. بگرد و مختارانه و با احترام و دقت پیدایش کن. بدون هیچ عجله ای.
بهمن

 

Written By
More from بهمن
من مردی را دوست دارم و می خواهم به او بگویم
من میخواستم بگم که دختری هستم ۲۴ ساله و شدید تو این...
Read More