گزارش زیر، دستچین خلاصه شده ایی است از یکی مقالات مجله روانشناسی امروز:
یک – نیمی از افکار روزانه ما به رویاپردازی و خیالات پراکنده میگذرد
بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد، از جمعآوری سنجشی که از ۲۲۵۰ نفر صورت گرفته است، ۴۷ درصد از وقت آدمها صرف « زُل زدن» و افکار پراکنده بدون حساب و کتاب میگردد. تعریف مشخص « زُل زدن» به تعبیر آقای گیلبرت این است که ذهن انسان در مورد هیچ مسئله مشخصی تمرکز به خرج نمیدهد و رابطه فعالیت ذهنی با دنیای بیرون کاملا قطع شده است.
نتیجهگیریهای جانبی در این سنجش حاکی از آن است که متاسفانه «مات شدن» و معلق زدن در بین افکار پراکنده باعث استراحت مغز نمیگردد و آرامش و شادی نیز در انسان ایجاد نخواهد کرد. نکته بعدی این است که اکثر آدمهایی که مورد بررسی قرار گرفتهاند اذعان داشتهاند که نزدیک به ۳۰ درصد مواقع آنها حتی در حین کار کردن بر روی یک موضوع همچنان به ذهن خود این میدان را میدهند که به هر کجا که دلش میخواهد سرک بکشد. جالبتر از همه این است که اوقات بی در و پیکرِ ذهنی، حتی در لحظات عشقورزی نیز صورت میگیرد. به نظر میرسد ذهن بشر تمایل وافری دارد که از فعالیت متمرکز فرار کند.
دو : وقتی در حال بحث جدی و در حال عقد قرارداد مهمی هستید به جای سفت تکیه دهید
محققین « ام. آی. تی» در یک بررسی مشترک که توسط دانشگاه هاروارد و « یل» صورت گرفته است به فرضیهای که مدتی است در تئوریهای روانشناسی جدید سر و صدا به راه انداخته است پرداختهاند. در این تحقیقات به رابطهی بین زمختی و سنگینی اشیاء و یا شکل غیر منظم و تند و تیز اجسام و نقش آنها در تصمیمگیریها دقت شده است. محققین فوق ضمن تدارک شش آزمون عملی بر این واقعیت تاکید ورزیدهاند که به عنوان مثال: «اگر در حین تصمیم گیریهای مهم بر روی صندلی محکم و ثابت بنشینید قدرت ذهنی بیشتری برای برخورد همه جانبه با موضوع مورد نظر خود خواهید داشت.»
در بررسیهای تجربی فوق در ضمن به این نکته نیز پیبرده شد که به عنوان نمونه:«اگر برای مصاحبه شغلی از شما دعوت به عمل آمده است سعی کنید با پرونده قطورتری از سابقه شغلی در جلسه مصاحبه شرکت کنید». در ادامه تحقیق فوق به این نکته نیز اشاره گشته است که در حین یک ملاقات و آشنایی اولیه با یک انسان جدید: «بهتر است اجسام و اشیای دکورِ اطرافتان از شکلهای زمخت و خشن فراهم نشده نباشند».
سه : ببخشید بوی بدن شما مرا جسور میکند!
مشکل بوی بد ناشی از عرق کردن بدن و بهویژه زیر بغل، مشکل اساسی شده است آن هم در محیط شهرها که آدمها به نظافت خود اهمیت وافر نشان میدهند و بیشترشان ناچار نیستند کار فیزیکی سخت روزانه داشته باشند. این مشکل بیشتر از پیش نمود پیدا خواهد کرد وقتی که فضای تماس بین انسانها در محل کار، در درون وسائل نقلیه و رستورانها هر روز کوچکتر میگردد. اما تحقیقات جدید نشان داده است که « عرق کردن بدن» بیش از آنچه ما میپنداریم و در باورهای عمومی از آن مطلع هستیم ناخواسته در زندگی، روابط و حتی تصمیمگیریهای ما مؤثر میباشد.
محققین تحقیق ثبت شده، ضمن جمعآوری دو نوع عرق بدن تلاش کردند تا تأثیر آنها را بر روی دیگران اندازهگیری کنند. در قدم اول محققین به گردآوری «عرق بدن» حاصل شده از تمرین رکاب زدن بر روی دوچرخههای ثابت در سالن ورزش و «عرق بدن» از فردی که طناب بازی کردهاند پرداختند. در مرحله دوم «بوهای» جمعآوری شده را با بستههای یک بار مصرف چای مخلوط کردهاند. در قدم سوم تعدادی از شرکتکنندگان در یک بازی قمار را واداشتهاند تا دو نوع «عرق بدن» را استشمام نمایند.
در پایان تجربه عملی به این جمعبندی دست یافتهاند که بوی عرق ناشی از پریدن با طناب در بعضی از قماربازها، باعث شده است که آنها ریسک بیشتری در قمار به خرج دهند. و بر عکس آن نیز برای قماربازانی که با بوی عرق دوچرخههای ثابت تماس داشتهاند صورت گرفته است. این دسته از بازیگران قمار ریسک کمتری را در بازی خویش به کار بردهاند. یکی از نتایج عمومی حاصل از این تحقیق این میتواند باشد که بر عکس باور عمومی، بویِ عرقِ بدن پیامهای گاهاً متضاد با باور و ارزشهای عمومی از خود ساطع میکند.
چهار: در ملاقات اول با دیگران، هر طور که رفتار کنید همانطور هم در مورد آنها قضاوت خواهید کرد
این تحقیق را به خاطر بسپارید وقتی که دفعه بعد برای اولین بار با یک فرد جدید آشنا می گردید. تحقیق تجربی بر روی چند صد داوطلب نشان داده است که توقعی که از آدمهای جدید در ملاقات اول داریم به سطح توقعی که از خودمان داریم بستگی دارد. در آزمایش تجربی فوق به نیمی از داوطلبین توصیه شده است که در ملاقات اول با فرد جدید به خود این احساس را تلقین کنند که آدمهای راحت و خوش برخورد و با هوشی هستند.
در مرحله دوم همهی افراد را دعوت به دیدن فیلمی کوتاه کرده اند و بعد از آن از همه خواستهاند که در ملاقات اول خود با دیگران به بهانه دیدن فیلم با هم حرف بزنند. محققین متوجه شدهاند که نیمهی افرادی که به آنها توصیه شده بود تا نقش آدم باهوش و اجتماعی را در ارتباط با دیگران ایفا کنند در عمل احساس کردند که افرادی که با آنها ملاقات داشتهاند آدمهای غیر اجتماعی و کمهوشتری هستند. نتیجهگیری در این تحقیق، به این مهم ختم میشود که قضاوت دربارهی افراد دیگر( در برخورد اول) بیشتر از هر چیزی به احساسی که خودتان دارید ربط دارد.
1- Psychology today
http://www.psychologytoday.com
David DiSalvo , Ten Psychology Studies from 2010 Worth Knowing About