مارگارت اتوود و ادبیاتِ ملی کانادا

934828_568163346548972_1060353267_n

برای ادبیات کانادا، نقش شعرهای مارگارت اتوود شبیه تاثیری است که فروغ فرخزاد برای شعر فمینیستی ایران داشته است. رمان های اتوود نیز شبیه هویتی است که داستان های احمد محمود، صادق چوبک و حتی گلشیری به ادبیات معاصر ایران افزوده اند.

دیدگاه های انتقادی و تحلیلی مارگارت اتوود در کتابِ « Survival » نیز شبیه تاثیر شگرفی است که نقد و تحلیل های تاریخی احمد کسروی و همهمه هایی که جلال آل احمد در فضای ادبی ایران به راه انداخته بود دارد.

مارگارت اتوود ادعا می کند که درگیری اصلی مردم کانادا همواره با طبیعتِ بیکران و سردی است که با آن دست به گریبان بوده است. مبارزه ایی که همواره توسط نویسندگان کانادایی در تقابل با سه فرهنگ قوی انگلیسی، امریکایی و فرانسوی خود را بروز داده است. به نظر او ادبیات و هویت ملی کانادا همواره سرشار از احساس مظلومیت، قربانی شدن و مقهورِ طبیعت گشتن می باشد.

این همه، ادعاهای زیادی است که بی شک می بایست پشتوانه های نظری مستند نیز برایش فراهم گردد. برای اینکه قادر باشم با یک نگاه گذرا نقش آثار ادبی و نظریات تحلیلی مارگارت اتوود را در شکل گیری هویت ملی کانادا بازگو باشم  تصمیم گرفتم در هر سه بخش از حیطه فرهنگی مارگارت اتوود، یکی از اثارش را معرفی کنم.

برای شروع، از داستان های کوتاه وی آغاز می کنم که به خوبی نقش بسیار عظیم و خلاق او را در به وجود آمدن هویت ادبی کانادا منعکس می کند. داستان کوتاه «عصر سرب» که 15 سال پیش به رشته تحریر در آمده است بر نظر همیشگی مارگارت اتوود پای می فشارد که بخش بزرگی از شخصیت کانادا از طریق ادبیات« مظلوم و مقهور واقع شده» وجود آمده است.

داستان کوتاه «عصر سرب»

در این داستان کوتاه، زن میان سال مجردی به نام جوئن راوی قصه است. جوئن همزمان هم در باره دوست قدیمی اش «وینسن» که مدتی نیز معشوقه همدیگر بوده اند حرف می زند و هم نظاره گر یک گزارش تلویزیونی است در باره پیدا شدن جسد یخ زده و کاملاً سالم مانده یکی از اولین مهاجرین انگلیسی که در راه کشف مسیر قطبی، در شمال کانادا جانش را از دست داده بود.

بعد از آن، مارگارت اتوود با رندی و به اختصار از مرگ و میرهای مرموزی که در بین آشنایان میانسالش اتفاق می افتد می گوید. داستان با شرح مختصری در باره سرطان، سکته و حتی مرض های ناشناسِ ناشی از آلودگی محیط زیست ادامه می یابد تا آنکه به آرامی خبر از مرگ دوست صمیمی اش « وینسن» هم می دهد. معشوقه سابق جوئن به خاطر ابتلا به ویروس جدیدی که حتی نامش هم مشخص نیست مرده است.

مرگ دوست دوران جدید جوئن با تردستی تمام موازی است با کشف علتِ مرگ «جان تورینگتون» که از اولین نسل های مهاجرین 180 سال پیش کانادا است. دلیلِ مرگِ مرد جوان که به خاطر یخ زدن سریع، جسدش سالم مانده است به گفته گزارش تلویزیونی، مسمومیت ناشی از وجود سرب زیاد در بدنش بوده است.  کنسروهای لوبیا هم غذای اصلی مسافرین بود و هم  سرشار از سرب. گویا در طول سفر، بسیاری از مسافرین و از جمله جان تورینگتون به خاطر وجود سرب زیاد در بدن فوت می کنند.

هر دو مرد معرفی شده در داستانی کوتاه مارگارت اتوود ( جان تورینگتون در ابتدای پیدایش کانادا و وینسن در زمان کنونی) به طور مرموزی قربانی محیط زندگی شان می شوند. «عصر سرب» همانطور که اتوود معتقد است نمونه آشکاری از داستان های کانادایی است که در طی روایت، به بازگو کردن تقابل مهاجرین با طبیعت خشن، گوشه ایی از هویت کانادایی بودن را به تصویر می کشند.

در ادامه این نوشته، به اشعار مارگارت اتوود و نقش آنها در شکل گیری هویت فمینیسم در ادبیاتِ کانادا و جایگاه «فروغ» گونه اش خواهم پرداخت. در بخش سوم امیدوارم بتوانم دیدگاه های تحلیلی و نقد ادبی او در کتابِ معروف و بسیار موثرش« Survival » را شرح دهم.

 

بخش دوم

The Age of Lead by MARGARET ATWOOD

Survival: A Thematic Guide to Canadian Literature

متن انگلیسی داستان عصر سرب

More from ونداد زمانی
اگر برنده شدیم
اگر برنده شدیم شاید خوب است یادمان باشد که: همه حکومت های...
Read More