قرار ملاقات با زنان و اشتباهات مردانه

Good-Date-Gone-Bad-Featured1

کارخانه وسواس بودن

اغلب افراد فکر می کنند و حق دارند که باور کنند آدم های باهوشی هستند ولی خود همین مسئله خیلی ها را وا می دارد تا ناخواسته رفتار و اعمال پیچیده تری از خود بروز دهند. انسان ها به همین دلیل از جواب های روشن و قطعی دوری می گزینند ، انها گمان می کنند یک جای کار می لنگد چون صریح و ساده است.

برای مثال شرط طبیعی در هر ملاقاتی می تواند به سادگی داشتن یک لبخند واقعی بر روی صورت باشد ولی به جای آن انواع حالت های حسی را در صورت خود به نمایش می گذاریم انگار به مصاحبه برای گرفتن یک شغل رفته ایم. اصرار زیادی داریم که در همان لحظه اول نشان دهیم چقدر اعتماد به نفس داریم یا قدرت کنترل داریم یا آدم دقیقی هستیم یا …

در ادامه مغز ما شروع به راه انداختن کارخانه وسواس می کند. می خواهیم هر حرکت و رفتار او را تعبیر کنیم. چرا دوست ندارد از گذشته اش حرف بزند؟ چرا وقتی در باره آینده حرف می زند به چشمانم نگاه نکرد؟ آیا وقتی خواستم برایش نوشیدنی سفارش دهم و او جواب رد داد یعنی اینکه از من خوشش نیامده است؟

با هر سئوال، فرض هایی را هم به ذهن خود خطور می دهیم و بدون آنکه متوجه باشیم در دائره خفه کنندهِ نگرانی ها غرق تر می شویم و اصلا یادمان می رود که راحت و آرام باشیم و لحظات جالب و تازه را تجربه کنیم. منفی ترین نتیجه این است که به فردی که به ملاقاتش رفتیم شانس نشان دادن موقعیت طبیعی خودمان را از دست می دهیم.

اصل کلی این است که حرف هایی که افراد می زنند همان چیزی است که منظورشان است. بله البته شکی نیست که در این دنیای پیچیده، همه نوع مرد و زنی وجود دارد و شاید هستند کسانی که قرار شان فریب و دو رویی و پنهان کردن نیات شان باشد. اما چرا اولین قرار را بر این فرض شروع کنیم؟ چرا ساده و بی شائبه و با حس اعتماد اولیه شروع نکنیم؟ چه خطری ما را در اولین آشنایی تهدید می کند که ناگزیر به همه چیز مشکوک باشیم؟

احساس مظلومیت 

یک واکنش عمومی در بین بسیاری از مردان هم است با این احساس و باور که: « ما مردان آدم های مظلوم این کهکشان سرد هستیم». که صد البته مقصرش زنان هستند چون آدم های دیوانه ایی هستند. ما تنهائیم چون زنها تشخیص شان غلط است و ما مرد های خوب را تحویل نمی گیرند و همیشه دنیال پول و مردان قدرتمند و نامرد هستند.

این واکنش یک اصل اساسی را پنهان می کند و آن اینکه در پایان روز، بعد از گله، لعن، نفرین و انتصاب همه شکستها و ناکامی ها و از دست دادن ها به دیگران، در ته قلب خود شاید بهتراست بپذیریم که مسئول اصلی هر آنچه که هستیم خودمان هستیم.

این اقرار مفهومش این نیست که ما مشکل حل نشدنی داریم و بازنده ابدی هستیم. این اقرار فقط سکویی است واقعی تا پرتاب شویم به واقعیت های ملموس در رفتار خودمان و سعی کنیم آنها را تجزیه و تحلیل کنیم. شاید در تمام ملاقات ها و فرصت های پیش آمده با زنان، خودمان را خیلی محتاج نشان دادیم. یا اینکه عطش و موتور اعمال ما بیش از حد بر روی نیاز جنسی و به دست آوردن هر چه سریعتر آن خلاصه می شد.

شاید مدام به سمت زنانی جذب می شدیم که مناسب ما نبودند یا ما مناسب خواسته های آنها نبودیم. شاید نوع شخصیت و هویت ما است که فقط می تواند با نوع خاصی از زنان همراه شود. مهم این است که دست از شکایت و احساس قربانی بودن برداریم. بله تصادف های ناگوار در زندگی همه وجود دارد. زنی که دوستش داریم یکباره ما را به امان خدا می سپارد و می رود. از آسمان صاعقه ای به خانه مان می خورد و یا… ولی تا مسئولیت زندگی را نپذیریم قادر به کنترلش نیستیم.

 

Dr. NerdLove, The Top 5 Dating Mistakes Men Make

http://www.doctornerdlove.com/2013/05/top-5-dating-mistakes-men/

image source
http://fearlessmen.com/dating-mistakes-men-make/

More from ترجمه‌ی محمد رادفر
موش های قاتل بعد از پدر شدن، مهربان می شوند
در دنیای موش ها، موش نر جوان، شهرتش در کشتن بچه موش...
Read More