آبجیز با سه ترانه ادعا، من با تو هستم و دمکراسی خودشون رو در صحنه موسیقی ایران تثبیت کردند. ملودی ترانه ها را می سراید و می خواند. صفورا هم ضمن خواندن و نواختن، آهنگ ترانه ها را می سازد.
شما توی یه خونواده مهاجر بزرگ شدین و بخش زیادی از زندگی تان در کشورهای مختلف سپری شده. چقدر فکر می کنین ایرانی هستید؟
ما خیلی سال پیش ایران رو ترک کردیم. بنا بر این اونچه که در ما «ایرونی» به نظر میاد از پدرو مادر و خانواده مون بهمون رسیده. شاید بطور کلی از لحاظ طرز فکر و نگرش به زندگی خیلی ایرونی نباشیم، اما از لحاظ احساسی و عاطفی بیشتر ایرونی هستیم.
در ترانه «ادعا»، روی مساُیل و خصلتهای خاصی انگشت گذاشتید که به نظر جزو خصوصیات ایرانیاست. چه نوع از خصلتهای ایرانی رو دوست دارین؟
این روزها وقتی با ایرونیها صحبت میکنی، با اظهارات منفی و دلسرد کنندهای درباره خُلق و خوی مواجه میشی. خیلیها میگن ایرونیها دیگه اون ایرونیهای قدیم نیستند و امروز دیگه «خواهر به خواهر و برادر به برادر هم رحم نمیکنه». با این حال ما احساس میکنیم عیلرغم همه مشکلاتی که مردم عزیزمون بطور روزمره باهاش دست و پنجه نرم میکنند، هنوز بعضی خصلتهای قشنگ ایرونی کاملا در جامعه مون از بین نرفته.
قشنگترین خصلت ایرانی که قطعا میدونیم از اون جامعه به ما رسیده، رفتار اجتماعی و خونگرم با آدمهاست! «تعارف» هم تا وقتی که به شکل افراطی درنیاد خالی از لطف نیست چون بین آدمها احساس صمیمیت، اهمیت و احترام ایجاد میکنه. و اما مهمون نوازی ایرانی عادت جمعی قشنگیه، که شاید در دنیا جزء معدود ملتی باشیم که از این خصلت بهرمندیم.
آیا مرد ایرانی مثل همه مردهای جهان ناگزیر و به ناچار احساسات عاطفیاش رو پنهان می کنه؟ فرقی در این زمنیه بابقیه دارند؟
در اغلب جوامع دنیا از مردها انتظار میره که قوی، محکم و حتی گاهی خشن باشند. جنگجو و مدافع باشند. نان آور و تامین کنندهء خانواده باشند و به زن احساس امنیت و مادی و روحی بدن. مسلما در جامعه ای سنتی و پدر سالار مثل ایران که یک زن در اون عملا از لحاظ حقوقی نصف یک مرد به حساب میاد، عجیب هم نیست که مردانگی آقایون پررنگ تر به چشم میاد.
در یک همچین جامعه ای شاید مرد هم به نوبه خودش یک سری مسئولیت هایی روی شونه خودش احساس می کنه که حکم قوانین نانوشته رو دارند و اگه نتونه از پس انجامشون بیاد احتمالا در برابر جامعه احساس سرشکستی و ناکفایتی می کنه. به همین دلیل گاهی به اجبار تن به یک سری رفتارها و برخوردهایی میده که شاید ذاتا باهاشون راحت نباشه وا گه امکان و زمینه تغییر در جامعه فراهم باشه در بسیاری از اعقتادات و رفتارش تجدید نظر می کنه.
آیا توی این همهمه سرعت و تغییر ۳۰ سال گذشته، مردها و زنهای ایرونی از قطار سریع زندگی عقب موندن؟
آره متاسفانه. به نظر نمیرسه که تونسته باشند خودشون رو تطبیق بدهند. مشکلات فنی زیاده… ریل هاشونو دزدیند (خنده!)…ولی از شوخی گذشته، تناقض شدید بین سنت و مدرنیسم در جامعه ایران باعث شده که در خیلی مسائل فرهنگی متاسفانه حتی عقبگرد هم بکنیم. شاید بخش محدودی از جامعه از لحاظ تکنلوژوی زندگی شون با زندگی کسایی که در دنیای مدرن غربی زندگی می کنند مطابق باشه اما هنوز فرهنگ استفاده از خیلی چیزها در جامعه ما جا نیفتاده یا اصولا فرهنگ جدید و مخصوص به خودش رو پیدا کرده.
آیا زن و مرد ایرانی با بدن خودش راحته؟
متاسفانه فکر نمی کنیم اینطور باشه. نه فقط زن و مرد ایرانی، بلکه زن و مرد هیچ کجای دیگهء دنیا هم، به جز معدود جوامعی که تازه در اونجا هم همه اینطور نیستند، با بدن خودشون راحت نیستند. اتفاقا تبلیغات بیش از اندازه ای که امروزه درباره مقابله با سالخوردگی و درجهت داشتن اندام غیر طبیعی در رسانه ها میشه باعث میشه که مردم نسبت به بدن خودشون حساس تر و ناراضی تر باشند.
آیا زن و مرد ایرونی جذابند؟
زن و مرد اگه طبیعی باشند، انسان باشند، طنز داشته باشند و علاقمند به رشد باشند خیلی جذاب میشن. یک رفتار هست که گاهی توی مردهای جوونتر به چشم میخوره و کمی زننده است زمانیه که با یک جنس مخالف برخورد میکنند، هول میشن و شروع میکنند همدیگه رو جلوی اون زن یا زنهای جمع خورد و تحقیر کردن. فکر میکنند اینطوری میتونن برای خودشون ارزش و احترام بخرند. مشاهده این برخورد هم خیلی غم انگیزه.
از تجربه دوستی تون با مردها بگید؟
داشتن یک برادر بزرگتر در زندگی به ما کمک کرده که تا اندازه ای با دنیای مردها آشناتر بشیم. شرایط و مکانی که درش رشد کردیم هم باعث شد که دیدمون نسبت به مرد و زن یک دید نسبتا باز و برابر باشه. مسلما داشتن یک گروه موسیقی که ۵ عضوش مرد هستند هم در شناخت ما از روحیات مردها، اون هم از ملیت ها و پیشینه های مختلف بیشتر کمک کرده.
وب سایت رسمی آبجیز .ووب