پنج اشتباه در باره احساساتی که در طی روز پیدا می‌کنیم

۱- ما فکر می کنیم واکنشِ احساسی که بروز می دهیم مربوط به وضعیت همان روز است. در صورتی که هیچ اتفاق و احساسی نیست که قبلا تجربه نکرده باشیم. ما نمی توانیم به هیچ وضعیتی واکنش نشان دهیم اگر قبلا آن را بر اساس تکرار، نیاموخته ایم.

عصبانیت، خوشحالی، شرم یا دلسردی که امروز نسبت به یک اتفاق داریم واکنشی است که قبلا یاد گرفتیم. ما برای حفاظت یا امنیت یا تعادل خود در موقعیت های مشابه واکنش مشابه بروز داده ایم.

۲- ما در ضمن گمان می کنیم احساس و رفتار دیگران نسبت به ما مربوط به شرایط و روحیه این لحظه آنها است. اما وقتی یک نفر به روی ما فریاد می کشد یا دروغ می گوید یا بی اعتنایی نشان می دهد به خاطر شرایط این لحظه نیست. رفتار و احساس و واکنش هر فرد دیگر هم مربوط به مسائل و اتفاقات و تجربیات گذشته خودش است.

۳- ما گمان می کنیم واکنش احساسی ما به یک اتفاق باعث آرامش و راحتی ما می شود. این تصور ما مقدمتا خیلی طبیعی است چون اگر سرد مان است لباس بیشتر می پوشیم تا حس سرما را کاهش دهیم. اما اگر فکر کنیم عواطف و احساسات ما برای کاهش یا پنهان کردن یا انکار مشکل باشد نتیجه اش بزرگتر و سخت تر شدن مشکل یا ناراحتی مورد نظر خواهد بود.

۴- ما مدام به خودمان می قبولانیم که یک احساس قوی و تعیین کنده برای هر اتفاق یا تجربه باید داشته باشیم. ما فکر می کنیم که شغل ما خیلی سخت یا ناراحت کننده است ولی یادمان میرود که مزایای این شغل بسیاری از مشکلات و ناراحتی های دیگر زندگی را جبران می کند. ما بهتر است یاد بگیریم که یک پدیده را همزمان بد و خوب ببینیم.

ما می توانیم از یک کار هم نگران باشیم و هم به وجد بیاییم مثلا وقتی عصبانی هستیم متوجه تلاش هوشمندانه خودمان برای کنترل خشم مان هم باشیم.

۵- ما به خودمان در هر وضعیت و اتفاقی می گوییم من نباید می ترسیدم. من نباید آسان می گرفتم. من نباید قبول می کردم. نباید کوتاه می آمدم … اما راه سالم برای روبرو شدن با احساسات این است که در وهله بگوییم این بهترین تصمیمی بود که در لحظه گرفتم. بعد ماجرا را مرور کنیم و به یک قضاوت متفاوت از رفتار و واکنش خود از حادثه برسیم.

5 Ways Almost Everyone Misunderstands Emotions

More from ماهان طباطبایی
تلقی نادرست بزرگسالان از نیاز عاطفی
نیاز عاطفی برای کودکان ضروری و مفید است چون آنها هنوز فرق...
Read More