بعضی ها می گویند بشر دست به انتقام می زند تا به فرد خاطی و مزاحم نشان دهد که رفتارش هزینه دارد و متوجه رفتار بعدی اش باشد.
اما با وجود اینکه این دلیل قابل قبول می رسد در عمل معلوم شده است که در اکثر موارد، انتقام نه تنها جلوی صدمه بعدی را نمی گیرد بلکه بر دامنه خشونت و تخریب می افزاید.
برای بسیاری از ما پیش آمده است که از نحوه رانندگی بی ملاحظه یک نفر دیگر شدیدا ناراحت می شویم و حس انتقام در حین رانندگی در ما شدت می گیرد. برای همین متاسفانه بخش قابل توجهی از تصادفات به خاطر واکنش خطرناکِ انتقامجویانه اتفاق می افتد.
بعضی ها معتقدند انتقام برای بازگرداندن حیثیت از دست رفته صورت می گیرد. فردی که درون اجتماع خود و به صورت آشکار مورد بی حرمتی قرار گرفته است توسط جامعه و فرهنگ سنتی مورد مواخذه قرار می گیرد اگر واکنشی نشان ندهد.
انتقام واکنش قدرتمندی است و تقریبا هر نوع انسانی را جذب خود می کند و نشانه های آن در زندگی همه ما کمابیش خودنمایی کرده است. حس انتقام حتی از دوران کودکی که هنوز شخصیت و موقعیت اجتماعی فرد شکل نگرفته است هم وجود دارد.
البته بخشی از انتقام های دوران ما به خاطر این است که موقعیت و وضعیتی که داشته ایم تغییر کرده است. بعضی از ما شدیدا ناراحت می شویم که حقوق و موقعیتی که نوع زندگی سنتی به ما عطا کرده بود دیگر در دسترس مان نیست.
میل به انتقام یک واکنش بدوی و غریزی است که احتمالا انسان های نخستین از سر ناچاری و از ترس جان شان مرتکب می شدند بخصوص که نیروی انتظامی یا دادگستری یا شیوه مشخصی برای تحت تعقیب قرار دادن مجرمین وجود نداشت.
بشر به مرور یاد گرفت که با رقابت و مسابقات، بخشی از حس انتقام را تلافی کند. بعدها بشر آموخت که به انتقام خیالی تکیه کند. تهدید کلامی، ایجاد اخبار و شایعات و صدها روش دیگر، همگی نوعی انتقام حساب شده هستند.
حس عمومی همه ما این است که انتقام آدم را راحت می سازد. سبک می شویم و از توهین و اذیتی که شدیم کاسته خواهد شد. ولی همه مراحل انتقام و حتی سالها انتظار برای تلافی و خشم جمع شده در بدن مان و حتی یاس ناشی از نداشتن قدرت انتقام، همگی جز ضرر و اذیت نیستند.
What do you really want when you want to get your revenge?
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/23211191/