مدتها قبل با یک نفر از خطه کودتاخیز جهان، هندوراس، بحثی شیرینی داشتیم در باب کودتا. آقای هندوراسی می گفت شما ایرانی ها واقعا ندید بدید هستید؟ گفتم دستخوش اخوی.
گفت آخه چند روز قبل در یک کارگاه ساختمانی که حدود ۳۰۰ نفر در استخدامش هستند دوتا مهندس ایرانی که ظاهرا سالها با هم دوست بودند چیزی نمانده بود همدیگر را لت و پار کنند که بخیر گذشت.
وقتی آنها را از هم جدا کردیم دلیل دعوایشان را پرسیدیم؟ یکیشان گفت من آدمی که کودتا را قیام ملی مینامد اصلا تحمل نخواهم کرد. دیگری با پرخاش از بقیه پرسید شما بگویید خداوکیلی چند تا لات میتوانند با ۶۰ هزار دلار کودتا بکنند؟
ما همگی گفتیم حقیقتش با ۶۰ هزار دلار این روزها آلونک نمیتوان خرید چه رسد به کودتا. دوباره دو تا مهندس پریدند به هم و خلاصه با مصیبتی جدایشان کردیم و پرسیدیم حالا بفرمایید کی و کجا کودتا شده؟ جواب دادند سال ۱۹۵۳ و همه حاضران مجلس زدند زیر خنده و…
من خطاب به آن دو ایرانی گفتم شماها واقعا ندید بدید هستید ما توی آمریکای لاتین تا حالا ۵۰ فقره کودتای آکبند داشته ایم و یادمان نیست کی آمد و کی رفت آنوقت شما در کانادا و بعد از چند دهه به خاطر کودتایی که ۶۵ سال قبل اتفاق افتاد دارید همدیگر را لت و پار میکنید؟ واقعا که …