به این جوان چه می شود گفت!

سلام با خانمی دوست شدم ده سال ازم بزرگتر هستن ی بچه دارن اوایل بی نهایت بهم ابرازعشق و علاقه میکردن منو همیشه میبردن خونش ومدتیه اصلا بهم توجه نمیکنن ولی میگه هر وقت نیاز داشتی روم میتونی حساب کنی.

من ولی خیلی اشتباهات کردم زیاد بهش نزدیک شدم و ابراز عشق کردم. الان بعد آخرین دعوامون بهم گفت چطور با یه فرد شکاک بمونم اما باز اومده بود پیشم.

بعد اون الان چند هفته است بهش زنگ نزدم تماس نگرفتم. همه جا منو بلاک کرد جز واتساپ. چکار کنم بر گرده مثل قبل.

.یه بارم داد گوشی رو به یه اقایی که بهم بگه اقا نمیخوادت. منم کلی به اون اقا فحش دادم و تهدیدش کردم.

فقط اضافه کنم دوستش دارم و ایشون چند ماه اول خیلی بیشتر دوستم داشتن. دارم دیوووونه میشم. تماس نمیگیره…



آریای عزیز

به هر دلیلی، هویت و تربیت تو با آنکه به او کشش داشتی در یک سمت نبود. تو این فرد را از ته دل برای زندگی ات نمی توانستی بپذیری و همیشه مشکوک به او می ماندی. او هم همه تلاشش را کرد که به تو بگوید رابطه تان هر چند هم در شروع با حس و علاقه بوده ولی دیگر تمام شد.

فرصتی پیش آمد و تجربه ایی برایت ایجاد شد. به فال نیک بگیر و پرونده این آشنایی و رابطه را ببند. برای وقار و شخصیت و غرور خودت هم خوب است.

image source
https://unsplash.com/@egor_vikhrev

Written By
More from بهمن
الان هیچی نمانده نه غرور نه مردانگی نه احساس
یکی و دوست داشتم بعد از مدت ها وقتی فهمیدم ازدواج نکرده به...
Read More