این ترازو میزان نمی شود

می گویند آخرین شاعر ملی کانادا Al Prudy است. می گویند کانادا دیگر نمی تواند شاعر سراسری و ملی داشته باشد چون  کانادا  از دهه 70 میلادی قرن بیستم به بعد، دیگر یک حکومت با هویت مشخص ملی نماند.

می گویند بعد از برقراری حکومت لیبرالِ 12 ساله « ترودو»، کشور دو ملیتی انگلیسی- فرانسوی کانادا، رفته رفته جای خود را به کشور چندین ملیتی داده است. از ان پس بر جمعیت و تاثیر مهاجرین سایر کشورهای جهان بویژه اسیایی ها( هندی- چینی – پاکستانی) افزوده شد. بعدها سرخپوست ها هم میدان یشتری گرفتند و  اوکرائینی ها و  یهودی ها نیز… این اواخر که مهاجرین بیش از 100 کشور دنیا به سمتش سرازیر شدند.

ایران هم بعد از احمد شاملو، شاعر ملی و سراسری نداشته است و شاید دیگر نداشته باشد. در این میان اما شاعرانی هستند که در عرصه حرفه ایی شاید می توانستند صدای شعرشان گسترده تر شنیده شود اگر ماجراهای تب الود 33 سال گذشته، فرصت یک حضور ملی و سراسری را از شاعران و مردم نمی گرفت.

بعد از این مقدمه طولانی به سراغ یکی از اشعار « مهرداد فلاح » می رویم و با این ادعا، جمله ام را تمام می کنم که مهرداد فلاح می توانست در شرائط متعارف، یک شاعر ملی باشد.

این ترازو میزان نمی شود

می گوین مردم سایر نقاط

دنیا مرا کنار نمی گذارد

زندگی سهمش را از من می خواهد

زندگی

جیبم را از سهمی که به من نداده خالی می کند

و سیبی را که به آن دست نزده ام

گاز می زند

من گوشم را با خاموشی می پوشانم

تا صدای فراموشی را بشنوم

دریا نمی گذارد

دریا آن قدر عمیق است

که من خنده ام می گیرد

تا به اتاقم می گریزم

کوچه با دست های درازش

گریبانم را می چسبد

دنیا مرا کنار می زند

دنیا دهانم را می دزدد

تا با آن حرف های بزرگش را بزند

من غرق می شوم

رویایم را دهان گرسنه ی صدفی می بلعد

زندگی

رویایم را به گردنش می آویزد و

به آسمان فخر می فروشد.

 

 

وبلاگ مهرداد فلاح

مهرداد فلاح در ویکیپیدیا

 

 

 

 

More from غزال تشکر
صائب تبریزی نازک خیال
اینجا در اروپا چندین بار در محافل ادبی و یا در نشریات...
Read More