دلایل عادی شدن طلاق در جهان؟

divorce

مدتهاست که دیگر نمی‌توان پدیده طلاق را منحصر به جوامع غربی دانست و جوامع سنتی را از آن مبرا کرد. آمار طلاق در تمام نقاط جهان در حال بالا رفتن است و  تلاش برای پنهان ساختن شیوع طلاق توسط هیچ حکومت یا سیستم اعتقادی و اخلاقی‌ میسر نیست.

مجله «Elle» یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین مجلات زنان در جهان با بیش از ۲۶ میلیون بازدیدکننده ماهانه، مدتی قبل، مقاله‌ای را به قلم «ریچل کومب» منتشر کرده است که نگاهی دارد به افزایش بی‌رویه جدایی‌ها و در عین حال این پرسش را مطرح می‌کند که « چرا طلاق عادی شده است؟»

خانم کومب مقاله صمیمی و درد دل گونه‌اش را با گفت‌وگویی قدیمی که با مادرش داشته آغاز می‌کند. او به یاد می‌آورد که سال‌ها پیش  و در روزهای قبل از ازدواج خودش، از مادرش شنیده بود: « این روزها وقتی به مراسم ازدواج دیگران می‌روم امیدوارم که زندگی مشترک‌شان پایدار شود، ولی دخترم تو حق داری بر سر مخارج چانه بزنی چون با توجه به شناختی که از تو و شوهر آینده‌ات دارم مطمئن هستم که ازدواج موفقی در پیش رو نداری، پس هر تصمیمی که بگیری فرق زیادی نخواهد کرد.»

این پژوهشگر می‌نویسد پیش‌بینی مادرش عزم او را راسخ میکند تا در دوره‌های سخت‌تر زندگی زناشویی، صبورتر باشد. او نوشته است در این میان، هنوز بعد از سال‌ها زندگی مشترک با همسرش، نتوانسته است پیشفرض ناگواری که مادرش برای او در نظر گرفته بود را فراموش کند.

خانم کومب نوشته است سال‌ها بعد با وجود آن‌که پیش‌بینی مادرش درست از آب در می‌آید اما همچنان دلش از این به درد می‌آید که چرا جامعه واکنشی سرد و خنثی نسبت به طلاق پیدا کرده است؟ به‌ویژه آن‌که طلاق، با قدرت و شدت تمام مشغول کندن ریشه ازدواج در جامعه شده است.

نویسنده مجله «Elle» در جست‌وجوی یافتن دلائل تمایل جامعه برای آسان گرفتن امر طلاق و شیوع آن به هر دری می‌زند. او در حین گفت‌وگو با محققین، نویسندگان و حتی دوستان نزدیک خود به این نتیجه می‌رسد که اگرچه ناگواری، مشکلات و محدودیت‌ها  واقعی هستند ولی همچنان، از بی‌صبری وعدم تحمل مشکلات زندگی توسط زوج‌های جامعه معاصر راضی نیست.

او از شتابی که جامعه به خرج می‌دهد تا باور کند و بپذیرد که طلاق حلال مشکلات زندگی زناشویی است راضی نیست. این نویسنده می‌داند که نگرانی او از شیوع طلاق، ممکن است او را از سوی بعضی از زنان و مردانی که در این زمینه تحقیق کرده‌اند، متهم به نگاه سنتی کند. او در حین جست‌وجوهای خود برای یافتن دلایل پنهان در شیوع طلاق، گفت‌وگویی با ویلیام دوهرتی، استاد درس «خانواده و علوم اجتماعی» دانشگاه مینسوتا داشته است.

از دید دکتر دوهرتی که همراه با تدریس در کلینیک «مشاوره خانوادگی» به زوج‌های دچار بحران کمک می‌کند « ازدواج نباید این توقع را در ذهن افراد ایجاد کند که هر لحظه آن باید مملو از عشق باشد».

به اعتقاد وی افزایش طلاق به خاطر تصویر غیر عاقلانه‌ای است که درباره ازدواج وجود دارد. او می‌نویسد: « ازدواج نمی‌تواند رابطه ماندگاری را برای خود رقم بزند اگر در پی راضی نگه داشتن احساسات لحظه‌ای باشد. با این نوع برداشت، توقع از ازدواج حالت مصرفی و کاسبکارانه پیدا می‌کند و بر همین اساس زوج ها فرض می‌کنند مادامی‌که زندگی زناشویی، نیازهای‌شان را برآورده کند در آن می‌مانند و هرگاه زیان این قرارداد بیشتر از سود آن شود به سرعت آن را ترک می‌کنند.

خانم «ریچل کومب» در نوشته خود به دنبال تبلیغ امر ازدواج یا نکوهشِ طلاق نبوده است چونموارد بسیار زیادی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد زندگی مشترک در عمل باعث اذیت و آزار طرفین خواهد شد و طلاق راه حل بسیار مناسبی است. به همین دلیل پرسش بدون پیشفرض او ذهن خواننده را به خود مشغول می‌کند که: چرا طلاق امری عادی شده‌است؟

 

 Rachael Combe , Till Whatever Do Us Part, Elle Magazine

http://www.elle.com/life-love/sex-relationships/till-whatever-do-us-part-472595

image source

http://chinnlaw.com/divorce-basics/fault-grounds-divorce/

 

More from ترجمه‌ی محمد رادفر
تنهایی مرگبار است
برای روزنامه نگار امریکایی Jessica Olien، تنهایی از وقتی شروع شد که...
Read More