من از ۱۲ سالگی بود که مثل اغلب پسرهای دور و بر، فکر و ذکرم شد دخترا. ولی مسیر من با خیلی از پسرها از همون مدرسه راهنمایی و دبیرستان فرق داشت. توی محله و محیط دور و برم نه قیافه خاصی داشتم نه پول و موقعیت متفاوت با بقیه. اینها راه و مرام من هست. نسخه ایی هم برای هیچ مردی نمی پیچم.
۱- همونقدر که میل جنسی خودم را بد نمی دونستم می تونستم تصور کنم دخترها هم مثل من این نیاز رو دارند. برای همین خیلی راحت با دختری که خوشم بیاد اگه ببینم داره نخ میده حرف میزنم.
۲- به دخترها دروغ نمی گم. کلک نمی زنم. فکر نمی کنم بی شعورند و قراره هر دروغی بگم که بتونم شلوارشون را بکشم پایین … و بعد انگار که فتح شون کردم بگذارم در برم.
۳-هیچوقت نرفتم دنبال دخترهای که از سکس و بدن شون سو استفاده می کنند یا حالت باجگیری دارند. خیلی هم سریع از دست دخترایی که سکس رو گناه می دونند در میرم.
۴- به نظر من خیلی از دخترهای ایرانی چون می ترسند پسرا تصور بد در باره شون پیدا می کنند نخ نمی دهند. عین این اتفاق برای خیلی از پسرها هم می افته. اونها هم از ترس اینکه دخترا حس بدی پیدا کنن برای شروع آشنایی پا پیش نمیگذارند.