فیلسوف دانشگاه شیکاگو« استفان آزما» می گوید بشر زمان قدیم وقتی که وسیله ای برای مبارزه با مرض ها و بلایا نداشت به تعریفی جادوی و مذهبی از طبیعت پناه برد. به این صورت که طبیعت را دشمن می دید و درندگان و همه جانوران مرگبار را منحوس و بد طینت می انگاشت.
بشر به ناگزیر به این تخیل میدان داد که با طلب بخشش از انواع خدایان و بت ها، خطر و بلا را دفع کند. جادوگران، ریش سفیدان و بعدها روحانیون خداهای مختلف، از بشر می خواستند برای رفع بلا، نذر و قربانی کنند. دعا بخوانند. روزه بگیرند.
به نظر او این تفکر مذهبی و جادویی هنوز در اردوگاه آدم های سکولار و اردوگاه مذهبی پا برجاست. لیبرال ها و سکولارها می گویند ما طبیعت را اذیت کردیم و به همین خاطر این ویروس، هشداری است برای راعایت رفتار انسانی تر با طبیعت. ..
همه مذهبیون دنیا نیز بر اساس تفکر جادوی قدیم، معتقدند که ویروس یک موجود مضر است و ما با نذر و نیایش با ان می جنگیم. در رده های خیلی سنتی تر مذهب، صحبت از گناهکار بودن بشر می شود که باعث این مرض مرگبار شده است.
این فیلسوف طرفدار داروین معتقد است بی شک دانش علمی و پزشکی ما واکسن ویروس کرونا را پیدا می کند و قبل از آن هم با روش های علمی، تلفاتش را به حداقل می رساند.
تفکرات مذهبی و جادویی تلاش می کنند برای ویروس، هدفی مضر پیدا کنند. چون برای طبیعت یک شخصیت و هدف قائل هستند. تلاش ساده و طبیعی یک ویروس برای تکرار خود را نتیجه یک نیت منفی می دانند.
اما به هر حال بخشی از تلاش ذهن خلاق بشر برای ساختن دنیایی از روابط جادویی و متافیزیک، می تواند مثل زمان های قدیم، از نظر روحی باعث افزایش قدرت دفاع بدن شود. همه زیبایی انسان به قدرت تخیلش است و از همان طریق هم به تحول دست یافته است.
از نظر این فیلسوف، هر روشی که کمک به بقای بشر و روبرو شدن با ناهمواری ها داشته باشد طبیعتا مفید است. پناه بردن انسانها به مذهب و نذر و نیایش و کنترل رفتار و مصرف، هم می تواند در این دوره کرونایی موثر باشد. البته به شرطی که به رفتارهای ضدقرنطینه یا استفاده از داروهای غیرعلمی یا رفتارهای غیربهداشتی منجر نشود.
ویروس کرونا با اهلی کردن حیوانات به ما نزدیک شده است یا وارد بدن ما شده است. از همان دوران قدیم که موش، طاعون را به جامعه انسانی اورد تا قرن ۲۰ که شهرنشینی مرض را بین انسانها مدام منتقل کرد. با افزایش متراکم انسانها در شهرها، فرصت جهش و انتقال سریع ویروس ها و میکروبها خیلی زیاد شده است. حتما، هم علم بشر وهم قدرت تخیل بشر متحول تر می شود و به همان نسبت شانس بقای ما نیز بیشتر …
در نهایت اینکه طبیعت هیچ ارزش ویژه ایی برای هیچ موجودات زنده در نظر نگرفته است و به قول تئوری داروین برای طبیعت فرق نمی کند که میلیونها نوع حیات، چطور بقای خودشان را از طریق انتقال ژن و تکرار خودشان، تضمین می کنند. بشر اگر این را بفهمد می تواند با علم و تخیل جدید، حدس بزند که اگر هوشمند رفتار نکند ممکن است از روی سیاره زمین محو شود.
Does the Pandemic Have a Purpose
Image by Cristóbal Schmal