وقتی چاپخانه ها در شهرهای بزرگ اروپا از حدود ۵۰۰ سال پیش مستقر شدند با خود شیوه جدیدی از تبادل اطلاعات اجتماعی و فرهنگی را نیز در کنار کتاب ها ایجاد کردند. خود آقای گوتنبرگ مخترع دستگاه چاپ یک تبعیدی بود و امیدوار بود بتواند فرصت مستقلی برای افرادی فراهم شود که نظرهای متفاوت با قانون و فرهنگ رسمی جامعه داشتند.
گوتنبرگ مثل اغلب تحصیلکرده های دوره خودش یک فرد مذهبی بود و اولین کتابی که منتشر کرد هم انجیل بود. خود این تصمیم که کتاب مقدس در دسترس همگان باشد برای این بود که مردم خودشان کتاب خدا را بخوانند و تفسیر کنند.
متفکرین آن دوره از صنعت چاپ به عنوان یک «انقلاب در تمدن بشر» حرف می زدند و امیدوار بودند با توسعه صنعت انتشارات، سایه فرامین مذهبی و احکام اشراف و پادشاهان کمرنگ خواهد شد.
فرانسیس بیکن فیلسوف و نظریه پرداز انگلیسی پیش بینی کرده بود که کشف باروت، قطب نما و چاپخانه، باعث تغییر اساسی در دنیایی که می شناسیم خواهند شد.
اولین برگه ها و اعلامیه هایی که در چاپخانه ها منتشر شد شروع تبلیغ نظرات و شیوه های زندگی و تجربیات آدم های عادی بود که دنیا را متفاوت با مسیحیت و اشراف آن دوره می دیدند.
حدود ۱۰۰ سال بعد از گوتنبرگ وقتی اولین مجلات و روزنامه ها در بین مردم مورد استقبال قرار گرفت هیچکدام شان روزنامه نگار ثابت نداشتند و مطالب در حقیقت نامه های ارسالی خوانندگان بود.
همان موقع نیز آه و ناله نخبه ها و اشراف و مذهبیون در آمد که ای وای بیسوادها سطح دانش و فرهنگ را پایین آوردند.
مجلات و رسانه ها با انتشار نظرات متنوع، برای اولین بار به قدرت عمومی مردم افزودند. حکام جامعه از آن به بعد باید انتقاد و تغییر حس و حال عموم را در نظر می گرفتند.
اینترنت هم با ذوق و شوق تمام به صدها میلیون وبلاگ نویس میدان داد تا بدون هزینه، مخاطبان زیادی بیابند و دنیا یکبار دیگر شاهد ابراز وجود میلیونها نظر و سلیقه افراد عادی شد.
مسیر کم شدن قدرت صاحبانِ قدرت و نمایندگان مذهب همراه شد با ابراز وجود دو میلیارد انسانی که هر روز از خواب برمی خیزند و اخبار و سلیقه های همه جای زمین را بدون کنترل و سانسور در شبکه های اجتماعی پخش می کنند.
منبع مقاله
https://aeon.co/essays/how-personal-letters-built-the-possibility-of-a-modern-public