شعری تازه از ابوالفضل حسنی

طراحی اثر رئوف حقیقی  

 

این نمره یک دهک، این جزوه صد منی
پرسش وجب وجب، پاسخ کشیدنی!
استاد مردمی، استاد گندمی
استاد گل دهی، استاد گل زنی
نازش خریدنی؛ شاگرد کابلی
سازش شنیدنی؛ استاد میهنی …

خواندیم لب به لب هی تب به تب، بتپ
کردیم شب به شب؛ در کوزه آبتنی
خواندیم یک خراب با چنگ و با رباب
هم شعر رودکی، هم شعر سوزنی

خورشید روبرو، مرداد سو به سو
در دستهای ما؛ یخ کرده بستنی …
در قونیه خوش است؛ یک بوس آذری
در اصفهان بس است؛ یک پیک ارمنی!
دی ماهی منی، اسفندی توام
ای زوج آذری؛ ای فرد بهمنی …

قوطی پر از غزل، دفتر پر از عسل
بستر پر از دمل، از این سترونی …

 

 

Image Source
Drawing by Raoof Haghighi (@raoof.h)

More from ابوالفضل حسنی
ملاقات با اسپندیاری که سواد خواندن نداشت
بهش می گم؛ اسمتون چیه پسرجان؟ میگه اسپندیار. ف رو که پ میگه...
Read More