این ژاپنیها خیلی عجیباند! در جنگ جهانی دوم شکست سختی از امریکا خوردند و هنوز ارتش آمریکا در خاک آنهاست. ژاپنی ها تحقیر شده و منفعل نیستند، خیلی هم غرور و انضباط دارند ولی مردم و مدیران سیاسی شان « مرگ بر امریکا» نمی گویند.
آنها قاعده شکست را مسولانه پذیرفتند و عملا نشان دادند شایسته پیروزی هم هستند. آنها دیدند که امریکا جلوی رشد و توسعه شان را نگرفت. عین همین برای آلمان شکست خورده و تحت زمامداری آمریکایی ها، اتفاق افتاد. به نظر من ژاپن یک تنه، کل استدلال روشنفکر انقلابی جهان سوم را به ریشخند گرفت.
ژاپنی ها پیروزند چون گردنکلفت محله هر قاعدهای که وضع کند، آنها با وطندوستی و پشتکار توانستند قانونِ جناب گردنکلفت را به نفع خود تغییر دهند. هنر روشنفکر ما این است که فقط فریاد مرگ این و آن سر می دهد.
ژاپنیها قابل تحسیناند چون هر روشی که نامحترمانه باشد را به عنوان راه پیروزی خود انتخاب نمیکنند. آنها به «دشمن» خود یا هر کس که دوستش ندارند، نشان میدهند که واقعاً شایستهترند و این کار را با مراعات هر قاعدهای انجام میدهند که همان گردنکلفت وضع کرده است
این همان روشی بود که روشنفکر مشروطهی ما پیشنهاد میکرد: امپریالیسم افسانه نیست! استثمار واقعیت دارد! اما راه رشد و توسعه هم در فحاشی کردن و دور زدن قوانین با چاپ اسکناس بیپشتوانه برای دور زدن تحریم نیست!
کما اینکه در فوتبال، دعوا با داور و تلاش برای تٔاثیرگذاری بر او که درست یا غلط به هر حال تصمیمگیر نهایی است، راه حل هوشمندانهای برای پیروزی نیست.
مرحوم فروغی در مقاله «تاثیر شاه در تربیت ایرانی»، یادآوری میکند که بریتانیای کبیر را به عنوان «استعمار پیر»، دائم تخطئه کردن و یا فحش دادن راه چاره نیست!… راه چاره این است که قوانین رشد و برنده شدن را خوب بشناسیم، و توانایی خود را با مایه گذاشتن از همیت و جدیت خود نشان دهیم، نه سفسطه کردن با داور، یا گلاویز شدن با کدخدای ده!…
همین نکته را یک دهه بعد از مرگ فروغی، رزمآرا گفت، و ملت شهیدپرور، از چپ رادیکال گرفته تا اسلامگرای مرتجعش، اکیداً اعتقاد داشت که جوابش گلوله است! گلوله زدند و کشتند… چون غیور بودند! اما من فکر میکنم واضح است که برنده نشدند!
image source
pexels.com