یک نجیب زاده ایرانی دوره قاجار

 می خواهم به معرفی کتابِ خاطرات مردی بپردازم که می گویند دهخدا از درون آن بیش از شش هزار ضرب المثل برای کتاب « امثال و حکم»خود گرد آورده بود. 

به سهم خودم به عنوان یک مرد ایرانی از وقتی که مجله « مرد روز» را به همراه همکاران به راه انداختیم، طبیعتا به این فکر کردم که مرد ایرانی چیست؟ یا کیست؟ چه تصویری بلافاصله در ذهنم از شنیدن «مرد ایرانی» نقش می بندد؟

 آیا پدرم و عموها و دائی ها و پدر بزرگان، حتی مردانی که در فامیل و آشنایان و همسایگی ام دیده بودم احساس و تصویر مشخصی از « مرد ایرانی» را برایم تداعی می کنند؟ اصلا قرار است چه نوع مردی را تبلیغ کنیم؟ ایا نشانه های مشخص و مثبت از « مرد ایرانی» سراغ داریم که بتوانیم بر روی آن بار و بندیل مجله را به زمین بگذاریم؟

خصوصیت عمده و دلچسب مرد ایرانی را در کجا جستجو کنیم؟ در فرهنگ عامه و ادبیات فارسی که یا مجنون های غزل های ایرانی را  تصویرکرده اند یا پهلوانان سینه ستبرِ حماسه های ایرانی؟ به دوره و زمانه خودم و بلبشوی فرو ریختن مرام ها و خصلت ها هم که امیدی نیست. پس کجا باید به دنیال نمونهِ مرد ایرانی بگردم؟

 به عنوان یک مرد و پدر ایرانی از خودم پرسید چرا یافتن نمونه و الگویی از مرد ایرانی اینقدر سخت است؟ چرا با وجود آنکه بارها در طول زندگی با مردان عزیزی آشنا شده ام که مهربانی و نجابت خصوصیت اصلی آنها بود در پیدا کردن یک نماد عینی مثبت ناتوان هستم؟

همه اینها را گفتم تا با فرخندگی تمام اقرار کنم که آشنایی ام با دو جلد کتاب « شرح خاطرات من»، که شرح زندگینامه عبدالله مستوفی به قلم خودش است سرانجام توانستم تجسم ریشه داری از مرد ایرانی را در مخیله ام جا دهم.

   خاطرات روزانه، شایعات، اخبار و حوادث، ضرب المثل ها، اشعار، کنجکاوی ها و تاریخ واقعی خانواده یک نجیب زاده ایرانی دوره قاجار، به خوبی توانست الگوی یک « مرد ایرانی» باشد.

از این پس به گونه ایی مستمر، امیدوارم بتوانم به درون باغ بزرگ « شرح زندگانی من» بروم و هر بار شاخه گل زیبایی از احساسِ لطیف و مهربانِ  و سرشار از شور و شعف مرد ایرانی را برای تان دستچین کنم.

ادامه دارد

More from ونداد زمانی
نوروتان شاد و مبارک
عید باستانی ایران را تبریک میگم. آیین هایی که داریم بنیان های...
Read More