مردان، بدن‌شان، بهترین هدیه روی زمین است

من نمی دانم این مردهای قدمتوسطِ بدون شکم که با پیراهن های مردانه روشن و کروات های تیره بدون توجه به اطراف، تند تند راه می روند از جانِ من چه می خواهند؟

گاهی که در جلسه اداری یا درون مترو یا هر جای دیگر، در مسیر نگاهم قرار می گیرند؛ تقریبا بدون شک در خیالم به سراغ شان می روم. از پشت سر در بر می گیرم شان. گردن شان را می بویم. دستم را آرام روی گره کراوات شان می برم و از ناحیه بین گونه و لب شان بوسه ای می گیرم. بلافاصله هم در گوش شان می گویم: «نمی دونم متاهلی یا نه، اما از یک بوسه نمی تونم بگذرم». معمولا هم متعجب می شوند.

سپس دست هایم را از زیر دو بازوی شان به روی تخت سینه ها می برم و بعد تمام سطح شکم شان را نوازش می کنم، همانطورچشم بسته.

دوست ندارم لخت شان کنم یعنی معمولا این کار را نمی کنم مگر آنکه طرف خیلی دیوانه ام کند. بعد هم با عذرخواهی کوتاهی بر می گردم دوباره روی صندلی ام.

پ.ن. اینها همه فانتزی و تخیل است، اما خوب است بدانیم که زنان هم تخیل می کنند. ما، مردها را دوست داریم. بدن شان، بهترین هدیه ی روی زمین است؛ خصوصا وقتی شکم ندارند.

وبلاگ دختر روز

image source

More from فرنگیس
نخستین تجربه عشقبازی من
در بیست و چهار سالگی و در محیط کاری ام برای اولین...
Read More