نظر یک فیلسوف در باره ابراز عشق

یکی از بزرگترین تناقضات رفتاری که باعث به هم خوردن بسیاری از آشنایی های اولیه بین زوج ها می شود این است که آدمها نمی دانند چطور ابراز علاقه شان را بروز دهند.

تجربه عمومی بشر نشان داده است اگر یکی از طرفین بیش از اندازه ذوق زده و مشتاق خودش را نشان دهد  سرش بی کلاه می ماند.  نشان دادن محبت و علاقه زیاد هم می تواند نشانه آدم های محتاجی باشد که به شدت از نظر عاطفی وابسته هستند.

برای همین به همه ما یاد داده می شود که ماسکی کمابیش بی اعتنا به صورت خود بزنیم و با تمام وجود احساسات مان را کنترل کنیم. زود به زود زنگ نزنیم. درخواست ملاقات را تا می توانیم عقب بیاندازیم. حتی به پیام و درخواست های طرف مثابل کمی دیرتر جواب دهیم و …

حتی به ما یاد می دهند که بهترین و مطمئن ترین راه دستیابی به فردی که دوستش داریم این است که نشان دهیم اصلا علاقه و توجه چندانی به آنها نداریم.

در این همهمه کلک های رفتاری و ترس و نگرانی واقعی برای از دست دادن فردی که واقعا به نظر ما جذاب و دوست داشتنی و عزیز است ممکن است دچار شرمی ناخواسته شویم که چرا اینقدر ضعیف و دلبسته هستیم و سعی واقعی کنیم که شوق و احساسات صادقانه مان را نسبت به فرد مقابل انکار کنیم.

اما بیائیم یک قدم دقیقتر برداریم و از خودمان بپرسیم چرا دلبستگی  و ابراز عشق به محتاج و وابسته بودن تعبیر می شود؟ در روانشناسی همیشه این خطر را تذکر می دهند که manic dependence علائم مشخصی دارد. افراد ضعیف که اعتماد به نفس ندارند یا شخصیت مستقل ندارند مدام در پی یافتن یک تکیه گاه عاطفی در بیرون از خود هستند. این نوع افراد به شدت وابسته می شوند.

هر انسانی به طور غریزی از احساس دفاع از خود برخوردار است. وقتی که نوبت به اشنایی و رابطه خصوصی و نزدیکی بیش از حد معمول با یک انسان دیگر مطرح می شود خطرات و صدمات یک رابطه عاطفی نیز جلوه بیشتری می یابد.

هیچکس نمی خواهد با فردی احساس آشنایی و صمیمت بیشتر کند که از روح و روان و شخصیت متعادلی برخوردار نیست. اگر متوجه شویم فردی که این همه دلبستگی و نیازمندی نشان می دهد طبیعتا باید نگران عکس العملش نسبت به خودمان و خودش باشیم.

شعور انسانی می گوید که این نوع افراد شدیدا دلبسته و ذوق زده معمولا قادر به تطبیق وضعیت خود با واقعیت های زندگی نیستند. مستاصل و شاید عصبی و احتمالا افسرده هستند. آنها می توانند برای خودشان و ما دردسر ساز باشند.

ولی با وجود همه این هشدارها و خطرات منطقی، هر انسان بهتر است در شروع آشنایی از خودش مطمئن باشد که می تواند بین ذوق زدگی واقعی و دلبستگی مریض گونه افراد محتاج و ضعیف فرق بگذارد.

هر فرد می تواند بدون هیچ حساب و کتاب از پیش تعیین شده، به راحتی و با صمیمت تمام احساس و عاطفه و مجذوب شدنش  به فرد مقابل را بروز دهد اگر قادر باشد آن را در ظرفی عاقلانه مطرح کند.

در این مواقع افراد باید بتوانند ضمن آنکه شخصیت مستقل و آرام و متین خودش را نشان می دهند از ابراز علاقه واقعی نترسند.

انسانی که سرشار از محبت و علاقه به یک فرد دیگر است بهتر است با تمام وجود آرامش روحی و عاطفی خودش را نیز به نمایش بگذارد. اگر به هر دلیلی امکان ملاقات وجود ندارد یا به تعویق می افتد به سادگی و خونسردی واقعی، آن را بپذیرد. انسان عاشق باید نشان دهد که انسان منطقی است و از کنترل کامل احساساتش برخوردار است.

یک انسان عاشق باید بیش از هر چیز نشان دهد که می تواند از عهده از دست دادن طرف مقابل برآید. او باید نشان دهد که علاقه و جذابیت هر فرد به دیگری یک حس شخصی است و ربطی به ماهیت و قدر و منزلت افراد ندارد. اگر از یک فرد خیلی خوش تان می آید باید این حق را به او هم بدهید که نوع خوشامد وی فرق داشته باشد.

اگر قادر به ایجاد تعادل بین فرد شیفته و منطقی باشید از ابراز احساس و ذوق زدگی خود نهراسید.

 

Should We Play It Cool When We Like Someone?

 

Photo by Everton Vila on Unsplash

Photo by Simon Hattinga Verschure on Unsplash

More from ترجمه ونداد زمانی
تحقیقی در باره ازدواج های با دوام تر
Scott Stanley استاد روانشناسی دانشگاه دنور امریکا، تحقیق جدیدی در باره روابط...
Read More