سلام. جوانی ٢٨ ساله هستم كه زمانی كه به بلوغ رسيدم با يه خانوم ٣٤ ساله دوست شدم كه بسيار زيبا و همه چی تموم بود و رابطه ما يه رابطه عالی و از نظر من همه چی تموم بود از طرفی بخاطر شرايط سنی و اينكه ايشون قبلا یکبار ازدواج كرده بود امكان ازدواج باهم رو نداشتيم اما طی دو سال دوستی مون مرتب سكس داشتيم و همو ميديدم و بيرون ميرفتيم.
الان از اون داستان تقريبا ٨ سال ميگذره اما من هنوز نتونستم از فكرش در بيام و تو اين مدت خيلی دختر تو زندگيم اومده اما من هنوز به اون فكر ميكنم و حتی موقع سكس همش حسرت اونو می خورم كه چرا كنارم نيست و اين موضوع باعث دلزدگيم از پارتنرم ميشه و بعد از اون تقريبا نتونستم يه رابطه خوب ديگه برقرار كنم و شديدا اعتماد به نفسم پايين اومده از طرفی اونم ازدواج كرده و امكان اينكه باهاش باشم نيست نميدونم چيكار كنم ممنون ميشم راهنماييم كنيد.
سلام بابک
اولا این را مطمئن باش همه آدمها، موقع سکس ممکن است یک ایده ال از یک رابطه جنسی داشته باشد که مدام و ناخواسته به سراغ شان می آید. لازم هم نیست یک تجربه فردی باشد. می تواند خیالی باشد، می تواند از روی فیلم و کتاب و حتی پورن اقتباس کرده باشد.
دوما تو در بهترین سال های زندگی ات با زنی بودی که در اوج توانایی و نیاز جنسی اش بود. زیبا بود و رها و این شانس فرخنده ایی است که نصیبت شد. معمولا در جهان سوم داشتن رابطه جنسی ازاد و بر اساس کشش جنسی و مهر مشترک، هزینه بسیار زیادی برای یک جوان دارد.
ولی فراموش نکن که این اتفاق خجسته مربوط به گذشته است و این یعنی تمام شد. این خاطره و لذت را در وجودت همیشه حفظ کن ولی عبور کن. مرد باش … دنیا با اتفاقات و شانس های گذشته نمی چرخد.
برو دنبال زندگی و تجربیات آینده… خاطرات جنسی برای روزهای پیری است تا مرور کنی کارهایی را که دیگر نمی توانی انجام بدهی …