پدرم مربی فوتبال بود

پدر من در دهه چهارم زندگی، مربی فوتبال بود. گرچه در نقطه‌ای به این نتیجه رسید که محیط فوتبال با روحیاتش سازگار نیست و علیرغم پیشرفت خوبش (در ۳۵ سالگی سرمربی بود در لیگ دسته یک گیلان زیرگروه کشور) هنوز چهل ساله نشده بود که مربیگری رو رها و زندگیش رو وقف تدریس زیست شناسی کرد و البته در این مورد هم تقریبا به قله جایی که می‌خواست رسید و حالا حدود بیست سال پس از اون زمان، از انتخابش راضیه.

نفر اول ایستاده از چپ پدرم است

آخرین پیشنهادی که رد کرد رو کاملا به یاد دارم. سرمربیگری شهرداری کلاچای در لیگ گیلان بود.خودش هیچ حسرتی در این باره نداره البته بعدها گفت یک دلیل دیگرش برای کناره گیری داشتن دو پسر کوچک بود که نمی‌خواست توی استادیوم‌های فوتبال بزرگ بشن.

که در این یک مورد کاملا شکست خورد 🙂 من و برادرم که از ۴ و ۵ سالگی مدام سر تمرین و در ورزشگاه بودیم، به شور و اتمسفر ویژه فوتبال معتاد شدیم.

حالا برادرم خبرنگار و عکاس ورزشی منطقه‌ای و البته داور رده سوم فوتساله. من هم یک مهندس شیفته فوتبال که مدام درباره‌اش می‌نویسهم و سعی می‌کنه بیشتر یاد بگیرم.

و برعکس پدرم دنبال کوچکترین فرصتی می‌گردم تا به فضای نامناسب فوتبال (از نظر ایشون ) وارد بشه. نفر اول ایستاده از چپ پدرم است. گمان می‌کنم زمان مربیگری در شهرداری چابکسر. کنارش هم عموی پدرم مرحوم اسد که همیشه سرپرست تیم‌هایی بود که پدرم مربیگریش رو به عهده داشت. عکس به گمانم مال حوالی 20 سال پیش است.

سامان زمان زاده در فیسبوک

More from سامان زمان زاده
خاطرات من و این بازی زیبا
ولوشده بود روی چمن‌های کنار خیابان زیر آفتاب داغ. با یک ساک...
Read More